بازاریابی، فروش، تبلیغات، برندینگ و مدیریت
اميد است از این سایت حداكثر استفاده را داشته باشید .
منتظر همکاری با سازمان شما هستیم
ما به فکر بهبود و رشد کسب و کار شما هستیم
ارتقا و رشد شرکت شما هدف ماست
با تشكر مدير سایت
شما در مشاور بازاریابی و فروش هستید.
اندیشه های برتر جهانی
شرکت مایکروسافت (microsoft)
مایکروسافت (MICROSOFT) داستان تحقق یک رؤیاست که ابتدا در ذهن جوان ۱۹ ساله ای به نام بیل گیتس شکل گرفت. امروزه این واقعیت در فرادید همه جهانیان وجود دارد و کمتر کسی است که از تاثیر وجودی آن بر کنار مانده باشد. بیش از ۹۵ درصد کاربران رایانه های شخصی در دنیا از نرم افزارها و محصولات مختلف این شرکت استفاده می کنند. رهبر آن سالهاست که عنوان ثروتمندترین مرد دنیا را از آن خود کرده است. اولین سیستم عامل رایانه های شخصی را شرکت او ارائه داده است. آخرین سیستم عامل رایانه های شخصی که از ویژگیهای منحصر به فرد برخوردار است و نقش فراگیر آن در این حوزه هنوز قابل پیش بینی و محاسبه نیست توسط این شرکت عرضه شده است. نقش و تاثیرات اجتماعی محصولات شرکت بحدی بوده که برخی از شرکتهای رقیب را بر علیه خود به اقامه دعوی و ادعای انحصار بازار واداشته است. با تمامی این ویژگیهای شاخص، رهبر شرکت اعلام داشته است که تا دو سال دیگر از فعالیتهای روزمره شرکت جدا خواهد شد و بیشتر وقت خود را در بنیاد خیریه عظیمی که به همراهی همسرش بنیان گذاشته است، در زمینه بهداشت و آموزش جهانی خواهد گذراند. او هم اکنون اندیشه ها و شاید رؤیاهای دیگری در حوزه های ژنتیک و بیوتکنولوژی درسر دارد. شاید او تحقق رؤیای جهانگیر کردن استفاده از رایانه را در هر جا و هر زمان و به هر شکل و برای هرکس دیده است که در اندیشه خروج از این حوزه و جهش به حوزه دیگر کسب و کار برآمده است.
تاریخچه
از زمانی که بیل گیتس، نوجوان علاقهمند به رایانه، نوشتن برنامه های رایانه ای در ۱۳ سالگی را آغاز کرد، شش سال طول کشید تا در سال ۱۹۷۵، پس از ترک دانشگاه هاروارد، بهمراه دوست دبیرستانیاش پل آلن شرکت مایکروسافت را تأسیس کند. شرکت در ابتدا با داشتن ۴۰ کارمند، زبان بیسیک را به عنوان اولین محصول خود روانه بازار کرد. شش سال بعد، با عرضه اولین سیستم عامل ۱۶بیتی رایانه های شخصی تحت عنوان MS-DOS برای شرکت IBM به شهرت قابل اعتنایی رسید. نقطه عطف پیشرفت شرکت در سال ۱۹۸۹ با عرضه اولین نسخه OFFICE و سال بعد با عرضه WINDOWS 3.0 رقم خورد. از ۱۹۹۵ با عرضه نسخه WINDOWS 95 شهرت عالمگیر مایکروسافت حاصل آمد و بیش از ۹۵ درصد رایانه های شخصی جهان، این سیستم عامل گرافیکی را مورداستفاده قرار دادند. سه سال بعد نسخه ۹۸ و دو سال بعداز آن نسخه ۲۰۰۰ از این سیستم عامل عرضه شد. این سال با ارائه طرح استراتژی “.NET” برای خدمات وب ازسوی شرکت همراه بود. سال ۲۰۰۱، عرضه نسخه WINDOWS XP و نیز OFFICE XP سیر پیشرفتها و موفقیتهای شرکت را جهشی دوباره بخشید. سال بعد نیز اولین رایانه کیفی توسط شرکت عرضه شد. سال ۲۰۰۳، WINDOWS SERVER 2003 عرضه شد. سال ۲۰۰۶ با اعلام خروج بیل گیتس از نقش کار روزمره شرکت در سال ۲۰۰۸ همراه بود. در این وقت نامزدی ری اوزی برای پست ریاست فناوری و کریگ موندی برای پست ریاست تحقیقات و استراتژی اعلام شد. آخرین مراحل پیشرفت شرکت نیز عرضه WINDOWS VISTA و OFFICE 2007 به بازار جهانی بود.
چشم انداز و مأموریت
چشم انداز اولیه شرکت که از سوی مدیرعامل جوان آن، بیل گیتس ارائه شده بود چنین بود: یک رایانه شخصی (PC) در هر خانه و روی هر میز. اما به مرور زمان و با تغییرات سریع دنیای فناوری اطلاعات و پیشرفتهای خیرهکننده شرکت این آرمان تغییر یافت و تکمیل شد و به آن این جمله اضافه گشت: در هر زمان و هر مکان و روی هر دستگاهی. به عبارت دیگر نگرش آن است که روی هر میز در هر خانه و هر اتاق و هر ماشین و هر کیف و هر جیب یک رایانه باشد.
چشم انداز جدید مایکروسافت عبارت است از: تواناساختن مردم به اینکه نرم افزارهای عالی و برتر را در هر زمان و مکان و روی هر دستگاهی داشته باشند.
مایکروسافت مأموریت خود را این چنین ترسیم کرده است: کمک به مردم و کسب و کارها در سراسر جهان تا استعداد کامل خود را بروز دهند.
ارزشها و فرهنگ سازمانی
مهمترین مشخصه فرهنگ کاری شرکت مایکروسافت جذب افراد مناسب برای آینده شرکت است. این فرایندی است که شخص اول شرکت، بیل گیتس در آن دخالت و بر آن نظارت دارد. گیتس معتقد است: اگر شما به کارکنان خود بعنوان کسانی که می توانند به موفقیت سازمان کمک کنند ننگرید، همه فناوریهای موجود در جهان هم نمیتوانند انگیزه لازم را در آنها بوجود آورند. به نظر او، کارکنان کلید موفقیت شرکت هستند.
مشخصه دوم شرکت، توجه به نیازهای مشتری و بویژه نیازهای پنهان اوست. شرکت همواره با عرضه نسخه آزمایشی (بتا) از نرم افزارهای خود، این رابطه را با مشتریان برقرار می سازد و با اخذ بازخورد، به اصلاح و تکامل آن می پردازد. مشخصه سوم نیز اشتیاق به فناوری و عرضه محصولات و خدمات با استفاده از مدرنترین فناوریهاست.
ارزشهایی که شرکت بر آن تاکید دارد عبارت است از: یکپارچگی، صداقت، گشودگی، تعالی فردی، انتقاد از خود، بهبود مستمر فردی و احترام متقابل.
تحقیق و توسعه
در سال ۱۹۹۱، مایکروسافت اولین شرکت نرم افزاری جهان بود که سازمان تحقیقاتی خود را مبتنی بر علم رایانه راه انداخت و در این راه میلیاردها دلار خرج کرد. هزینه تحقیق وتوسعه شرکت در سال ۲۰۰۵ بالغ بر شش میلیارد دلار بوده است. این بخش از شرکت ۷۰۰ نفر از استعدادهای زبده و برجسته را درخود جای داده است. جهتگیری تحقیقاتی و توسعه ای شرکت، افزایش ظرفیت و قابلیتهای رایانه در ابعاد استفاده های فردی، سازمانی و خانوادگی است. بیل گیتس در این زمینه می گوید: ما فناوری عرضه می کنیم که رایانه ها را قادر سازد ببینند، بشنوند، حرف بزنند و افراد قادر باشند مانند انسانهای دیگر با رایانه ها ارتباط برقرار سازند. ما کار با رایانه ها را سهلتر می سازیم و آنها را قادر می سازیم کاربر را درک کنند.
کارکنان
مایکروسافت کارکنان بزرگی دارد که ارزشهای شرکت را نگه می دارند. بدیهی است مدیریت چنین کارکنان باهوش و فرهیخته ای کار آسانی نیست، زیرا دارایی حقیقی شرکت را تشکیل می دهند. شاید هیچ شرکتی در جهان به اندازه مایکروسافت، به دلیل اتکا نداشتن به تجهیزات و امکانات سرمایه ای از نوع فیزیکی و مادی، ارزش حقیقیاش از ارزش دفتریاش بیشتر نباشد.
تعداد کارکنان شرکت در سال ۲۰۰۶، ۷۱۱۷۲ نفر بوده که ۴۴۱۲۸ نفر از آنها در آمریکا مشغول کار بوده اند. ۲۵ درصد کارکنان را زنان تشکیل می دهند. ۵/۱۸ درصد کارکنان کمتر از ۲۹ سال سن دارند. حدود نیمی از کارکنان در دهه سوم عمر خود هستند و ۳۲ درصد از آنها بالاتر از ۴۰ سال سن دارند. این کارکنان در ۱۰۳ کشور جهان پراکنده اند.
درآمد
آغازین سال فعالیت شرکت، فروش ۴/۲ میلیون دلاری را به همراه داشت. با عرضه محصولات متنوع و جدید، سیر صعودی کسب درآمد آغاز شد بنحوی که در سال ۱۹۹۷، مرز فروش یک میلیارد دلار پشت سر گذاشته شد. سال ۲۰۰۰، فروش شرکت به حدود ۲۳ میلیارد دلار رسید. در سال ۲۰۰۶ شرکت، با فروش خالص ۴۴ میلیارد دلار و سود خالص ۶/۱۲ میلیارد دلار، بعنوان برترین شرکت نرم افزاری جهان مقام ۱۴۰ را در بین ۵۰۰ شرکت برتر کسب کرد.
بنیانگذار و رئیس فعلی هیئت مدیره
مایکروسافت با رؤیای بیل گیتس شکل گرفت. دوستان همفکر او پل آلن و استیوبالمر مدیرعامل کنونی در تحقق این رؤیا به او کمک کردند. گیتس آغاز جاده موفقیت را شور و اشتیاق برای ارزش آفرینی و پایان آن را خلق ارزش می داند؛ ارزش برای مشتریان، سهامداران، شرکا، کارکنان و اجتماع. ارزشی که او برای خلق آن نشانه گرفته بود، افزایش کارایی، واکنش و توان پاسخگویی بموقع سازمانها به دگرگونیهای محیطی و چالشهای رقبا و نیازهای مشتریان بود. بدین جهت او سرعت جابجایی اندیشه و اطلاعات را کلید موفقیت در قرن آینده میداند و از گردش سریع و صحیح اطلاعات درون سازمان به «گردش خون» تعبیر میکند. گیتس اندیشه های خود را در دو کتاب «آینده پیش رو» (۱۹۹۵) و «سرعت اندیشه» (۱۹۹۹) عرضه داشته است. گیتس با داشتن ۷۷ میلیارد دلار دارایی، سالهای متمادی است که ثروتمندترین فرد جهان محسوب می شود.
بیل گیتس به همراه همسرش ملیندا، بنیاد خیریه ای با ۲۸ میلیارد دلار سرمایه تأسیس کرده است که در فعالیتهای بشردوستانه در حوزه های بهداشت و آموزش در سطح دنیا حضور دارد. گیتس با وجود علاقه ذاتی به رایانه و گسترش فعالیت در این زمینه، دنیای آینده را دنیای ژنتیک و حوزه بیوتکنولوژی می داند و به همین دلیل قصد دارد با تمرکز فعالیتهای خود در این مورد در بنیاد ملیندا – گیتس، فعالیتهای روزمره خود را در سال ۲۰۰۸ از شرکت مایکروسافت قطع کند.
مدیرعامل
استیوبالمر هم دانشگاهی بیل گیتس در دانشگاه هاروارد بود. او در سال ۱۹۸۰ اولین مدیری بود که توسط گیتس جذب مایکروسافت شد. در این مدت او چندین بخش، مانند عملیات، توسعه سیستمهای عملیاتی و فروش و پشتیبانی را رهبری کرده است. بالمر در ۱۹۹۸ رئیس مایکروسافت و در سال ۲۰۰۰ بعنوان مدیرعامل شرکت برگزیده شد.
آینده
سال ۲۰۰۶ با اعلام کناره گیری تدریجی بنیانگذار و رهبر شرکت، بیل گیتس از کارهای جاری در سال ۲۰۰۸ مهمترین چالش مایکروسافت رقم خورد. در این مدت دوساله، ری اوزی در کنار او خواهد بود تا نقش قبلی گیتس یعنی رهبر معماری فنی شرکت را بعهده بگیرد. گرچه پس از آن نیز گیتس بعنوان رئیس مایکروسافت به فعالیت ادامه خواهد داد و در پروژه های کلیدی توسعه حضور خواهد داشت. محور این پروژه ها بر تثبیت رایانه بعنوان نقطه مرکزی خانه های دیجیتال آینده تمرکز دارد.
سرنوشت نسخه جدید WINDOWS شرکت یعنی ویستا نیز در تعیین جهت و نقش آینده شرکت بسیار تاثیرگذار است. شرکت با صرف ۵ سال زمان و ۶ میلیارد دلار هزینه طراحی، این محصول جدید را که جاذبه زیادی برای قابلیت چندرسانهای عکس، آهنگ و ویدئو دارد، به بازار عرضه کرده است. پیش بینی شرکت آن است که فروش این نسخه جدید در سال اول حـدود چهار میلیارد دلار درآمد نصیب شرکت خواهدکرد و حدود ۱۰۰ هزار فرصت شغلی جدید ایجاد می کند و درنهایت میزان فروش جهانی به ۷۰ میلیارد دلار میرسد. آیا ویژگیهای بارزی که مایکروسافت برای محصول جدید خود قائل است، یعنی ایمنی بیشتر، سازماندهی اطلاعات بر روی رایانه، سهولت اتصال به شبکه خانگی، امکانات فراوان برای رایانههای کیفی، روش و تواناییهای جدید جستجو و مشخصههای گرافیکی جذاب و جدید میتواند این پیشبینی را جامه عمل بپوشاند؟
شرکت جنرال موتورز
شرکت جنرال موتورز در آستانه صدسالگی به جمع شرکتهایی می پیوندد که یک سده تجربه کاری را پشت سر گذاشتهاند و هنوز به راه خود ادامه می دهند. درمورد جنرال موتورز که به مرور زمان با خرید شرکتهای متعدد و متنوع خودروساز و موتورساز پدید آمده، ادامه حیات درگرو یکپارچگی اداره مجموعه از یک سو و مقابله و مواجهه با رقبای جدی در عرصه خودروسازی است که بسیار انعطاف پذیرتر و چابکتر از پیش عمل می کنند. درست است که رهبری آلفرد اسلوان اسطوره جنرال موتورز طی سه دهه، پشتوانه محکمی از این حیث برای شرکت پدید آورد، اما واقعیت آن است که حتی هزینه ۴۰ میلیارد دلاری بازسازی و اتوماسیون خطوط تولید شرکت در سراسر جهان در دهه ۱۹۹۰ نیز هنوز نتوانسته است خیال شرکت را از رقیب سرسخت و متفکری چون تویوتا راحت کند. تویوتا در دهه اخیر با کسب بیشترین سودها و عرضه کم مصرف ترین و مشتری پسندترین مدلهای خودرو و بکارگیری مدیریتی بی ریخت وپاش و بهبودگرا عرصه را بر جنرال موتورز و تمامی خودروسازان جهانی تنگ کرده است.
این درحالی است که جنرال موتورز با وجود قدمتی یک صدساله و پیشتازی سالهای متمادی در عرصه تولید و فروش خودرو، هم اکنون از تداوم بحرانهای مالی درهراس است و صدای پای شرکت رقیب، تویوتا را در خیابانهای آمریکا و شاید دیترویت، مهدخودروسازی آمریکا می شنود. شاید در مقایسه با این رقیب خستگیناپذیر است که ریچارد واگونر، مدیرعامل فعلی شرکت، بیش از گذشته به سرمایه های انسانی شرکت خود و ارزشها و فرهنگ سازمانی آن تکیه و تاکید می کند و همواره سعی دارد کارکنان شرکت را اعضای تیم جنرال موتورز صدا کند.
تاریخچه
گرچه یک سال دیگر، یعنی سال ۲۰۰۸، شرکت جنرال موتورز صدمین سال تاسیس خود را جشن خواهدگرفت، اما ویژگی این شرکت آن است که برخی از شرکتهای تشکیل دهنده این مجموعه عظیم صنعتی، قدمتی فراتر از یک قرن دارند. در سال ۱۸۹۷، شرکت خودروی اولدز که قدیمیترین واحد جنرال موتورز محسوب می شود با سرمایه ۵۰ هزار دلار توسط رانسوم اولدز تاسیس شد. دو سال بعد با ادغام این شرکت با کارخانه های موتور بنزینی اولدز، کارخانه های موتور اولدز تشکیل شد و اولین کارخانه مخصوص ساخت خودرو در آمریکا به راه افتاد. این زمانی بود که آدام اپل در آلمان نیز اولین خودرو را ساخت. سالهای ۱۹۰۲و ۱۹۰۳ به ترتیب شرکت خودروی کادیلاک در دیترویت توسط هنری لیلاند و شرکت موتور بیوک توسط دیوید بیوک تاسیس شد. این دو شرکت بعدها به جنرال موتورز پیوستند. یک سال بعد، بیلی دورانت کنترل شرکت موتور بیوک را برعهده گرفت.
در ۱۹۰۵، کادیلاک موتور تک سیلندر موردعلاقه هنری لیلاند را ساخت و دو سال بعد، بیوک اولین خودروی چهارسیلندر را به نام مدلd طراحی و عرضه کرد. درهمین سال نخستین مدرسه کاربردی آموزش مکانیک خودرو توسط هنری لیلاند تاسیس شد. اما نقطه عطف صنعت خودرو در سال ۱۹۰۸ پدید آمد که تحت رهبری بیلی دورانت، شرکت جنرال موتورز متشکل از شرکت موتور بیوک تاسیس شد.
اولدز دومین شرکتی بود که جنرال موتورز آن را خرید. سال بعد نیز کادیلاک به مبلغ ۵/۵ میلیون دلار توسط جنرال موتورز خریداری شد و هنری لیلاند و پسرش برای کار دعوت شدند. درهمین سال، پونتیاک نیز خریداری شد و به جمع جنرال موتورز پیوست. در ۱۹۱۱ جیمز استورو به جای بیلی دورانت رهبری شرکت را به عهده گرفت و واحدهای فنی و آزمایشگاه مرکزی تحقیقات را راه اندازی کرد. درهمین سال، شرکت کامیون سازی جنرال موتورز نیز افتتاح شد. فعالیت واحد فروش خارجی شرکت نیز از همین سال آغاز گشت. همزمان، شرکت موتور شورولت توسط لوئیس شورولت تاسیس شد. در ۱۹۱۴، کادیلاک اولین موتور هشت سیلندر از نوع v را با قدرت ۷۰ اسب بخار ساخت و برای نخستین بار از ترموستات برای کنترل سیستم خنک کننده استفاده کرد.
جنرال موتورز، چهار سال بعد شرکت موتور شورولت را خرید. در ۱۹۱۸ جنرال موتورز کانادا تاسیس شد. در ۱۹۲۰ دورانت که به عنوان رئیس در شرکت به کار ادامه داده بود استعفا داد و پونت جایگزین او شد. اما سه سال زمان لازم بود تا زمینه تحولات مدیریتی در جنرال موتورز رخ دهد. در سال ۱۹۲۳ با انتخاب آلفرد اسلوان به عنوان رئیس هیئت مدیره شرکت این اتفاق به وقوع پیوست.
رهبری ۳۳ ساله او بر شرکت، جنرال موتورز را متحول کرد. او از همان بدو ورود استراتژی تولید را در پیامی به سهامداران چنین اعلام کرد: یک خودرو برای هر نفر. در دهه ۱۹۲۰ شرکت در بسیاری کشورها کارخانه تولید خودرو برپا کرد. برای اولین بار، بنزین اتیلی در آزمایشگاههای شرکت ساخته و عرضه شد.
در سال ۱۹۲۵، شرکت موتور واکس هال توسط جنرال موتورز خریداری شد. در ۱۹۴۰، شرکت تولید ۲۵ میلیون خودرو را جشن گرفت. پس از بازنشسته شدن اسلوان در ۱۹۵۶، چارلز ویلسون جایگزین او شد. در دهه ۱۹۶۰ مدلهای متنوع خودرو عرضه شد. در ۱۹۶۲ و ۱۹۶۷ به ترتیب تولید ۷۵ و ۱۰۰ میلیون خودرو توسط شرکت جشن گرفته شد. در ۱۹۶۷ در یک تغییر ساختاری، شرکت به صورت گروههای مجزای خودروهای سبک و کامیون، بدنه و مونتاژ، قطعات خودرو و بخش خارجی از آمریکا درآمد. در ۱۹۷۴، جنرال موتورز فناوری مبدلهای کاتالیستی را عرضه کرد و تمام خودروهایی که سال بعد تولید کرد به این سیستم مجهز بود. در ابتدای دهه ۹۰ و طی چهار سال، با صرف ۴۰ میلیارد دلار هزینه، در یک برنامه جهانی، شرکت تمام کارخانه های مونتاژ خود را بازسازی کرد و اولین افت مالی را از ۱۹۲۰ تجربه کرد. در ۱۹۸۳، جشن ۷۵ سالگی شرکت با ۲۳۵ میلیون خودروی تولیدی همراه شد.
در ۱۹۹۰، اولین خودرو با کیسه هوا تولید شد. درهمین سال، شرکت، اولین خودروی سواری نوع کوچک به نام ساترن را عرضه کرد. هدف از راه اندازی بخش ساترن، تبدیل خط مونتاژ سنتی به کارگروهی نوآورانه بود. در ۱۹۹۲ جان اسمیت به عنوان مدیرعامل انتخاب شد. براساس چشم انداز شرکت به عنوان یک سازمان یادگیرنده، دانشگاه جنرال موتورز در سال ۱۹۹۷ تاسیس شد. سال بعد، شرکت دلفای از جنرال موتورز مستقل شد. سال ۱۹۹۸، ریچارد واگونر به سمت مدیرعاملی منصوب شد.
حوزه فعالیت
درحال حاضر، جنرال موتورز بزرگترین شرکت خودروساز جهان از لحاظ درآمد و میزان تولید محسوب می شود. مرکزیت شرکت در دیترویت، مهد خودروسازی آمریکا قرار دارد، اما جنرال موتورز در ۳۳ کشور، کارخانه های خودروسازی دایر کرده است و محصولات خود، شامل خودروهای سواری و کامیون را به بیش از ۲۰۰ کشور میفروشد. بیش از ۲۵ هزار تامین کننده جهانی، قطعات خودروهای تولیدی شرکت را تامین می کنند. همانگونه که در تاریخچه شرکت اشاره شد، جنرال موتورز درواقع مجموعه ای از چندین کارخانه مختلف خودروسازی و موتورسازی است که به مرور زمان به هم پیوسته اند. اکنون اسامی آن شرکتها بر روی محصولات مختلف شرکت وجود دارد و نشان تجاری خودروها محسوب می شود: بیوک، کادیلاک، واکس هال، شورولت، دوو gm، هومر، gmc، اپل، ساب، پونتیاک و ساترن.
چشم انداز
چشم انداز جنرال موتورز چنین است: رهبر جهانی در حوزه حمل و نقل و محصولات و خدمات مرتبط، به وجدآوردن مشتری ازطریق بهبود مستمر باتوجه به کار تیمی، درستی و نوآوری کارکنان شرکت.
ارزشها و فرهنگ سازمانی
توضیحات مربوط به ارزشها و فرهنگ سازمانی شرکت در بیانیه مفصلی به عنوان «پیروزی از راه درستی» به ۹ زبان دراختیار همه کارکنان قرار گرفته است. شش ارزش راهنمای کارکنان عبارت است از:
۱ – به وجدآوردن مشتری
۲ – درستی و پاسخگویی
۳ – کار تیمی
۴ – نوآوری
۵ – بهبود مستمر
۶ – مسئولیت پذیری و احترام به افراد.
در این بیانیه آمده است که درستی در جنرال موتورز، انتخابی نیست؛ ضرورت زندگی روزمره است. همین ارزشهاست که کار و تعهد ما را و تصمیم برای جبران اشتباهات را راهنمایی می کند. انجام کارهای درست در کار روزانه، شهرت و موفقیت ما را تضمین می کند. درستی به معنای صداقت داشتن و ارائه دقیق گزارشهای عملکرد است، یعنی به مسئولیت عمل کردن، قواعد را مراعات کردن و عمل کردن مطابق حرفهایی که زده می شود.
جنرال موتورز دراین بیانیه، چهار اولویت فرهنگی برای موفقیت کسب وکار خود تعریف کرده است:
۱ – افزایش کمی و کیفی تولید و تمرکز بر مشتری
۲ – عمل کردن به عنوان یک شرکت یکپارچه
۳ – مشارکت در تحقق اهداف
۴ – کارکردن همراه با حس شتاب.
منابع انسانی
۳۳۵ هزار نفر کارکنان شرکت در بیش از ۳۰ کشور جهان مشغول به کار هستند. برنامه آموزش منظم کارکنان در دستور کار شرکت قرار دارد. برای رسیدن به سطح استاندارد، کارکنان تشویق می شوند تا سالانه ۲۰ ساعت آموزش مربوط به اهداف شغلی خود را بگذرانند. در سال ۱۹۹۷ نیز دانشگاه جنرال موتورز در راستای توجه به یادگیرندگی سازمان و حرکت به سمت یک سازمان یادگیرنده تاسیس شد. ریچارد واگونر مدیرعامل شرکت همواره کارکنان شرکت را اعضای تیم جنرال موتورز خطاب می کند و معتقد است شرکت جز این، سرمایه ای عظیم ندارد.
تحقیق و توسعه
اولین آزمایشگاه متمرکز تحقیقات شرکت در سال ۱۹۱۱ شروع به کار کرد. ازهمان موقع، در کنار ازدیاد تولید خودرو و رسیدن به تولیدات میلیونی، کار تحقیق وتوسعه در شرکت موردتوجه بوده است. این امر در زمان رهبری اسلوان کاملا بارز بود و نمودهای آن سالهای بعد به منصه ظهور رسید. برخی حوزههای تحقیق و توسعه شرکت عبارت است از:
- طرحهایی در زمینه افزایش بازدهی موتور
- ساخت موتورهای دیزلی تمیزتر، که برای اولین بار درجهان، استانداردهای یورو ۴ را جواب میدهد.
- تولید خودروهایی با سوختهای جایگزین مانند lpg ، cng و اتانول
- تولید خودروهای هیبریدی
- طراحی سیستمهای باتری سوخت.
دو مورد پایانی، موردتوجه ویژه در کارهای تحقیق وتوسعه شرکت در سالهای آینده است.
فروش
جنرال موتورز سالهاست که مقام برتر را در تولید و فروش انواع خودروها در جهان داراست. در سال ۲۰۰۶، پنجمین شرکت برتر و اولین شرکت خودروساز برتر در لیست ۵۰۰ شرکت برتر جهانی مجله فورچون بود. درآمد شرکت در این سال نزدیک به ۲۰۰ میلیارد دلار و سود ۲ میلیارد دلار بود. پس از جنرال موتورز، سایر شرکتهای خودروساز مانند دایملر کرایسلر در رتبه ۷ جهانی با ۱۸۶ میلیارد دلار، تویوتا در رتبه ۸ با ۸/۱۸۵ میلیارد دلار، فورد در رتبه ۹ با ۱۷۷ میلیارد دلار و فولکس واگن در رتبه ۱۷ با ۱۱۸ میلیارد دلار قرار گرفتهاند. شرکتهای هوندا، نیسان، پژو، بامو، فیات، هیوندا، رنو، ولوو، مزدا و سوزوکی به ترتیب پس از آنها قرار دارند. در سال ۲۰۰۶، حدود ۶۷ میلیون خودرو درجهان فروخته شد که سهم جنرال موتورز، بیش از ۹ میلیون خودرو بوده است. از این میزان، ۵۵ درصد فروش در خارج از آمریکا صورت گرفته است. پس از آمریکا، بیشترین تولیدات شرکت در کشورهای چین، کانادا، انگلیس و آلمان انجام می شود.
مدیرعامل
گرچه بیلی دورانت با همت خویش در سال ۱۹۰۸ کار عظیمی انجام داد و هستههای مجزا تولید خودرو و موتور را به هم پیوند داد و جنرال موتورز را تاسیس کرد و تا مدتی نیز رهبری شرکت را برعهده گرفت، اما بدون تردید، نامی که در سابقه و تاریخچه یکصدساله جنرال موتورز به عنوان رهبری تاثیرگذار همواره میدرخشد، آلفرد اسلوان است. او در دهه های سی تا شصت، رهبری شرکت را برعهده داشت و سبک مدیریتی ویژه خویش را در آنجا اعمال کرد. اسلوان در سال ۱۹۴۱ تجارب خود را در کتابی به نام «سالهای خدمتم در جنرال موتورز» منتشر کرد. پیتر دراکر اندیشمند نام آشنای مدیریت در سال ۱۹۹۱ مقدمه ای بر این کتاب نگاشت. بیل گیتس رهبر مایکروسافت خواندن کتاب او را برای کسانی که در زمینه کسب و کار دغدغه دارند، توصیه کرده است. ریچارد واگونر از سال ۱۹۹۸ تاکنون رهبری شرکت را دردست داشته است. او مدعی است جنرال موتورز در ایمنی خودرو و امنیت و خدمات اطلاعاتی و بویژه ایمنی تسهیلات ساخت در کسبوکار خودرو سرآمد است. در کارخانه جنرال موتورز در تایلند، بعداز ۴۰ میلیون ساعت کار، هیچ حادثهای رخ نداده است.
آینده
واگونر مدیرعامل شرکت درصدد است که جنرال موتورز را به یک خودروساز کاملا جهانی تبدیل کند که خودروهایی با طرحهای عالی و بهترین فناوریها تولید میکند. برنامه او چنین است که تا سال ۲۰۱۲، نیمی از محصولات شرکت توانایی استفاده از سوختهای زیستی را داشته باشد. اما او با چالشهای بس فراوان روبروست. چالش مالی درگذشته نیز یک بار در اوایل دهه ۹۰ سراغ شرکت آمده بود و آن زمانی بود که جنرال موتورز با صرف ۴۰ میلیارد دلار هزینه به اتوماسیون و بازسازی خطوط تولید خود اقدام کرد. پیتر دراکر اندیشمند مدیریت براین باور بود که اگر جنرال موتورز همانند رقیب ژاپنی خود، تویوتا، به جای این کار به بازسازی تفکر خود یعنی طراحی مجدد اصول کسب و کار و توجه به منابع دانش و اطلاعات می پرداخت، امروز چنین گرفتار این رقیب سرسخت نمی شد که در فاصله کمی از او، درصدد گرفتن مقام برتر از این خودروساز قدیمی است. ژاپنی ها با این کار، هم به لحاظ سرعت و هم انعطاف پذیری در تولید خودروهای جدید، گوی سبقت را از دیترویت، مهد خودروسازی آمریکا ربودند.
سال ۲۰۰۶ سود جنرال موتورز، با وجود درآمد حدود ۲۰۰ میلیارد دلاری، ۹۷/۱ میلیارد دلار بود که نسبت به سود ۱۰ میلیارد دلاری سال ۲۰۰۵ افت چشمگیر داشت. اکنون تویوتا، رقیب متفکر و قدرتمند جنرال موتورز، نه تا پشت درهای آمریکا که در خیابانهای ایالات متحده حضور دارد و در همه زمینه ها زنگ خطر را برای جنرال موتورز، نماد خودروسازی آمریکا به صدا درآورده است
شرکت فورد
تجربه تاسیس شرکت فورد از آن دسته تجربیاتی است که از یک رؤیای بلند و همت والا پدید آمده است. ازهمینرو بود که هنری فورد، مهندس جوان و نوآور و ایده پرداز و متفکر، چند سال قبل از اینکه شرکت را با همت خویش تأسیس کند، اولین چهار چرخ را ساخت. این فورد بود که خودرو را برای استفاده تمامی انسانها عرضه کرد. مدل معروف t رکورد پرفروشترین خودرو تاریخ خودروسازی را به خود اختصاص داده است. ایدهپردازی، پشتکار، ذهن مهندسی در کنار بازاریابی مناسب، شرکت فورد را به سردمدار بی بدیل صنعت خودرو تبدیل ساخت. تاثیر صنعتی و اجتماعی حرکت فورد بسیار بیش از ساخت و عرضه خودرو بود. او توانسته بود با استفاده از خط مونتاژ، به تولید انبوه خودرو دست یابد. فورد عملا ایده تقسیم کار تیلور و مدیریت علمی او را در راه اندازی کارخانه به کار بست. او در بستر مناسب تولید انبوه خودرو، ایده استفاده از قطعات یکسان و استانداردهای واحد ازسوی تأمین کنندگان را به اجرا درآورد. گرچه گذر بیش از یکصدسال از عمر شرکت و حضور چند نسل از خانواده فورد و بروز تغییرات بسیار عظیم در صحنه جهانی و بویژه در عرصه صنعت خودرو باعث شده تا رقبایی چون جنرال موتورز و تویوتا، شرکت فورد را پشت سر گذارند، اما ناب بودن ایده های اولیه هنری فورد و پیشتازی او در استفاده از خط تولید انبوه و استانداردهای واحد برای قطعات خودرو، فضیلت تقدم و سبقت خود را در این عرصه از دست نداده است.
تاریخچه
اولین خودرو جهان در شرکت فورد تولید شد. گرچه این شرکت در سال ۱۹۰۳ یعنی ۱۰۴ سال پیش تأسیس شد، اما هفت سال پیش از آن، هنری فورد، بنیانگذار شرکت، به عنوان یک مهندس جوان و خلاق، اولین وسیله نقلیه چهار چرخ را ابداع کرده و ساخته بود. این وسیله که «چهارچرخ» (quadricycle) نامیده میشد مانند یک قایق با فرمانی رانده می شد و بدون اینکه امکان برگشت به عقب داشته باشد با دو سرعت متفاوت حرکت می کرد. فورد جوان پنج سال پیش از آن، یعنی در سال ۱۸۹۱ به عنوان یک مهندس درشرکت ادیسون در دیترویت کار میکرد. دو سال بعد که به جایگاه سرمهندسی ارتقا یافت آنقدر پول کافی به دست آورده بود تا به تکمیل تجارب شخصی خود در زمینه موتورهای احتراق داخلی بپردازد.
سال ۱۹۰۳ زمانی که هنری فورد با سرمایه ۲۸۰۰۰ دلار به همراه ۱۱ سرمایه گذار توافقنامه همکاری با ایالت میشیگان را گرفت شرکت فورد تأسیس شد. کمتر از یک ماه بعد، اولین خودروی شرکت در دیترویت به یک دکتر فروخته شد. مدلهای تولیدی خودرو شرکت در ابتدا نام حروف الفبا انگلیسی را داشت و تا ۱۹ حرف تولید شد. پس از تولید خودروی مدل a ، در سال ۱۹۰۸ معروفترین و ماندگارترین مدل خودروی شرکت، یعنی مدل t به بازار آمد. این خودرو سیاه رنگ، ساده و ازنظر قیمت مناسب بود. یک سال بعد که بیش از ۰۰۰/۱۰ دستگاه از این مدل تولید شد قیمت خودرو از ۸۲۵ به ۳۶۰ دلار کاهش یافت. بهبود چشمگیر در کارایی تولید بویژه نصب و بهکارگیری اولین نوار نقاله خط مونتاژ در سال ۱۹۱۳ در شرکت دلیل اصلی این امر بود. در سال ۱۹۱۴، تعداد کارکنان شرکت ۱۳۰۰۰ نفر بود که ۳۰۰ هزار خودرو تولید می شد. در آن زمان بقیه ۲۹۹ خودروساز، با ۶۶۳۵۰ پرسنل تنها ۲۸۰۰۰۰ خودرو تولید می کردند. در سال ۱۹۱۸ نیمی از خودروهای آمریکا، مدل t فورد بود. سال ۱۹۲۲ شرکت بیش از یک میلیون خودرو مدل t تولید کرد که ۵۶ درصد تولید خودرو جهان بود. این مقدار در سالهای بعد به سالانه دومیلیون خودرو رسید. در سال ۱۹۲۰، فورد در هر دقیقه یک خودرو تولید می کرد. در فاصله ۲۰ سال از تولید مدل t ، بیش از ۱۵ میلیون دستگاه از آن به فروش رفت.
در سال ۱۹۱۹ فورد و پسرش ادسل که قصد توسعه شرکت را داشتند و با مقاومت سهامداران روبرو شده بودند، تمام سهام شرکت را خریدند. درهمین سال، هنری فورد، رهبری شرکت را به دست پسرش سپرد. یک سال بعد، شرکت برای حمل مواد و قطعات به کارخانه و آمادگی برای تولید انبوه از راهآهن استفاده کرد. شرکت در سال ۱۹۲۵، شرکت موتور لینکلن را خرید و در دهه ۱۹۳۰ بخش مرکوری برای مدلهای خودرو با قیمت متوسط تأسیس شد.
ادسل برخلاف پدرش که به مکانیک علاقه و تاکید داشت، دوستدار طراحی بود. او اول بار در سال ۱۹۳۳ واحد طراحی را در شرکت دایر کرد که حاصل کار آن طراحیهای نوین خودرو بود. در سال ۱۹۴۳، ادسل که از ۱۹۱۷ نایب رییس و از ۱۹۱۹ رییس شرکت بود درگذشت. هنری فورد مجددا به صحنه اجرایی شرکت برگشت و رهبری را به دست گرفت. پس از انتظام کارها، رهبری شرکت به پسر ادسل و نوه بزرگ هنری فورد، هنری دوم رسید. او تا سال ۱۹۷۹ قدرتمندانه در سمت مدیرعاملی شرکت فعال بود و هشت سال بعد که به عنوان رییس هییت مدیره عمل می کرد درگذشت.
در این مدت اولین شرکت لیزینگ خودرو توسط فورد تأسیس شد. در سال ۱۹۸۸ فروش شرکت به ۳/۵ میلیارد دلار رسید که تا آن زمان بالاترین سطح در شرکتهای خودروساز محسوب می شد. پس از مرگ هنری فورد دوم، پسر برادرش بیل فورد رهبری شرکت را دردست گرفت و باتوجه به تغییرات فضای صنعت خودروسازی، شرکت را در مسیر جدید هدایت کرد. در سال ۱۹۹۸ فورد اولین شرکت خودروسازی بود که استاندارد زیست محیطی iso 14001 را دریافت کرد. در سال ۲۰۰۱ حداقل ۹۰ درصد از تأمین کنندگان فورد طرح اجرای این استاندارد را در برنامه داشتند و اکنون تمامی تأمینکنندگان به دریافت این گواهینامه نایل آمده اند.
ابداع خط تولید برای تولید انبوه
کاری که هنری فورد انجام داد، استفاده از نوار نقاله برای خط تولید و دستیابی به تولید انبوه خودرو از این طریق بود. درحقیقت بهکارگیری همین خط تولید انبوه توسط فورد بود که کاربرد عملی مدیریت علمی تیلور را که به محور تخصصگرایی و تقسیم کار استوار شده بود به نقطه اوج رساند.
گفته می شود که او ایده خط تولید را از مشاهداتی درکشتارگاه شیکاگو یاد گرفته بود.
نکته دیگری که در کار فورد وجود داشت و محور تفکر او محسوب می شد بهوجود آوردن استاندارد واحد درتولید قطعات خودرو ازطریق تأمین کنندگان مختلف بود. این همان چیزی است که امروزه نیز خودروسازان به آن تکیه و تأکید می کنند. فورد در بدو تأسیس تنها چهار تامین کننده داشت. با ورود خودروی مدل t و تولید انبوه آن، تعداد تأمین کنندگان به سرعت افزایش یافت و در دهه ۱۹۵۰ به ۶۰۰۰ رسید. درآن زمان اصطلاح ۶۰۰۰ شریک برای نامیدن این تأمینکنندگان ازسوی شرکت به کار برده می شد. گرچه روش تولید انبوه فورد با افزایش بهرهوری منجر به دستیابی شرکت به سودهای کلان شد اما مهارتها و شایستگیهای فردی از میان رفت و به جای آن تولید برپایه تقسیم بندیهای دقیق و جزیی کار با حدومرز کاملا مشخص مطرح گردید.
او معتقد بود که افراد باید همان کاری را انجام دهند که برای آن استخدام شده اند. کارگران باید بدون تفکر مشغول به یک کار ویژه تکراری شوند. بدین جهت از فورد به عنوان کسی یاد می شود که محیط کار را انسانیتزدایی (de-humanize) کرد. البته آنچه هنری فورد با ماشینآلات انجام می داد، نوهاش هنری فورد دوم با نیروی کار عمل میکرد و بدین ترتیب به مرور زمان از خشکی و بیرحمی آن روش کاسته می شد.
برندها
شرکت خودروسازی فورد هشت برند اصلی در محصولات خود دارد: فورد، لینکلن، مرکوری، جکوار، استون مارتین، مزدا، ولو، لندرور. لیست متنوع خودروهایی که شرکت در این صدسال تولید کرده حجم یک کتاب را اشغال می کند. اولین مدل خودروی شرکت a و اولین مدلی که به تولید انبوه رسید t بود که ابتدا تنها با رنگ مشکی تولید می شد و سپس در رنگهای دیگر نیز عرضه گردید. مدل t فورد رکورد بیشترین تولید یک مدل خودرو در جهان را دارد و از مدل بیتل فولکس واگن نیز پیشی گرفته است.
چشم انداز
چشمانداز شرکت فورد چنین است: خلق محصولات عالی که به مشتری، سهامداران و جامعه فایده برساند.
اصول کسب و کار
اصول کسب و کار شرکت که بیانکننده ارزشها و فرهنگ سازمانی فورد است در قالب موارد زیر ارایه شده است:
۱ – پاسخگویی: ما درستکار و گشوده خواهیم بود و بالاترین استانداردهای درستی را در شرکت پیاده خواهیم کرد.
۲ – ارتباطات: ما با هر جامعه ای در سراسر دنیا که در آنجا کار می کنیم به احترام و تعامل رفتار خواهیم کرد.
۳ – محیط زیست: به محیط زیست احترام خواهیم گذاشت و از آن برای نسلهای بعد حفاظت خواهیم کرد.
۴ – سلامت اقتصادی: تصمیمات خود را باتوجه به امنیت اقتصادی درازمدت شرکت خواهیم گرفت و ارزشهای پایدار برای سهامداران خلق خواهیم کرد.
۵ – محصولات و مشتریان: ما با تکیه بر رضایت و وفاداری مشتریان، محصولات و خدمات عالی ارایه خواهیم داد.
۶ – کیفیت روابط: ما با سرمایه گذاران، مشتریان، فروشندگان، کارکنان، شرکای کسب و کار (تأمینکنندگان) و جامعه، برمبنای اعتماد و نفع متقابل عمل خواهیم نمود.
۷ – ایمنی: ما از امنیت و سلامت کسانی که محصولات ما را تولید می کنند، توزیع می کنند یا استفاده می کنند حفاظت می کنیم.
تحقیق و توسعه
شرکت فورد از دهه ۱۹۶۰ برای توسعه خودروهایی که نسبت به موتورهای سنتی آلودگی کمتری ایجاد می کنند سرمایه گذاری و تحقیق کرده است. اکنون فورد یکی از پیشگامان تولیدکننده خودروهایی است که با انتشار کمترین آلودگی، استانداردهای مختلف زیست محیطی را پاسخ می دهند.
خودروهای هیبریدی شرکت با موتور برقی چهارسیلندر درهمین حوزه عرضه شده است. شرکت درزمینه عرضه خودروهایی که از هیدروژن به عنوان نیروی محرکه استفاده می کنند و آب تنها خروجی آنهاست نیز کار کرده است. دراین موارد از پیلهای سوختی استفاده می شود. نخستین خودرو شرکت با سوخت هیدروژنی در سال ۲۰۰۲ عرضه گردید. شرکت در زمینه فناوری بیودیزل و دیزلهای تمیز نیز درحال تحقیق است. بهکارگیری اتانول به عنوان یک سوخت تمیز نیز در دستور کار قرار دارد. اتانول سوخت تجدید شونده ای است که از ذرت یا سایر دانه های روغنی گرفته می شود و به میزان ۸۵ درصد با گازوییل مخلوط می شود. از ۱۹۹۶ تاکنون، بیش از ۶/۱ میلیون دستگاه خودرو که با سوخت اتانول کار می کند توسط شرکت فروخته شده است.
کارکنان
تعداد کارکنان شرکت در سال ۲۰۰۶، ۲۸۳۰۰۰ نفر بوده است که در ۱۰۸ کارخانه شرکت در سراسر جهان به کار مشغول هستند. از این تعداد ۱۲۸ میلیون نفر در آمریکای شمالی کار می کنند و به ترتیب در آمریکای جنوبی، اروپا و آسیا، ۱۳، ۶۶ و ۱۸ میلیون نفر فعال هستند.
فروش
شرکت فورد با فروش ۱۷۷ میلیارد دلاری در سال ۲۰۰۶، از لحاظ درآمد به عنوان چهارمین خودروساز جهانی بعداز جنرال موتورز، دایملر و تویوتا قرارگرفت. بدین ترتیب رتبه نهم برترین شرکتهای دنیا به فورد اختصاص یافت. میزان تولید خودرو در این سال در شرکت ۰۰۰/۵۹۷/۶ بوده است که نیمی از آن در آمریکای شمالی تولید شده است.
بنیانگذار
هنری فورد (۱۹۴۷ – ۱۸۶۳) در سال ۱۹۰۳ شرکت فورد را تأسیس کرد. هنگامی که در سال ۱۸۹۹ او شغل خود را درشرکت ادیسون ترک کرد و تمام سرمایه اش را در کسب تجربه تولید خودرو گذاشت، همگان او را نادان خواندند. البته او یک انسان خود ساخته بود. از روزی که در مزرعه رشد کرد و برای گذران زندگی به تعمیر ساعت پرداخت، همواره مستقل بود. هنری فورد شیوه استفاده از خط تولید و رسیدن به تولید انبوه را به دنیا ارایه داد. او به طراحی و ساخت قطعات همسان و همشکل در خودرو همت گماشت و اولین استانداردها را در این زمینه تدوین و عرضه کرد. او پیش از آنکه در ساخت و ساز صنعتی نابغه باشد در بازاریابی نابغه بود. فورد به خوبی دریافته بود که بازار خاصی برای خودرو بین طبقه متوسط جامعه وجود دارد. فورد انسان سختکوش و متفکری بود. او بر این باور بود که همه چیز در کسب و کار موفق با تفکر شروع می شود و با تفکر توسعه و تحول می یابد. بهبود ناشی از تفکر، باعث افزایش موفقیت است. او تاکید داشت که وقتی این راه را شروع کردم، یک ایده داشتم و دایما راجع به آن فکر می کردم. اگر فکر کنید و کار را با تفکر همراه سازید موفقیت شما حتمی است. هنری فورد عامل بزرگ موفقیت را دریافتن نیازهای اجتماع و فهم طبیعت آدمی می دانست.
او میگفت: بهترین راه درک طبیعت آدمی، دوست بودن با مردم است. اگر کسی چنین ایده ای در کسب وکار داشت نباید نگران کسب سود باشد. سود خواهناخواه عاید می شود. کسبوکاری که فقط پول می سازد و نه هیچ چیز دیگر، کسبوکار ضعیفی است.
فورد شکست در کسبوکار و زندگی را فرصتی برای شروع مجدد فعالیت اما با هوشمندی بیشتر می دانست. او می گفت: تلاش انسان برای اینکه کاری را متفاوت انجام دهد انتقاداتی رامتوجه او می کند.
انتقاد بهترین معلم در جهان است. من هرچه یاد گرفته ام از انتقاد بوده است. انتقاد درست مانند علف هرز است که برای رشد بسیار ارزشمند است. سالها کشاورزان فکر می کردند علف هرز مضر است و وقت و پول برای کندن آن می گذاشتند اما امروز ثابت شده که علف هرز برای رشد خاک لازم است.
مدیرعامل
از سپتامبر۲۰۰۶، آلن مولالی به سمت مدیرعامل شرکت برگزیده شده است. او رییس شرکت بویینگ و مدیرعامل هواپیماهای تجاری بویینگ بود که از ۱۹۶۹ در آن شرکت خدمت می کرد. شاید به کارگرفتن او در این سمت به دلیل تجارب ذیقیمت او در ارتقا شرکت بویینگ و استفاده از آن برای حل بحرانهای پیش روی شرکت در فضای کاملا رقابتی است. بدین جهت است که شرکت فورد، در هییت مدیره خود از یورمااولیلا مدیرعامل قبلی شرکت موفق نوکیا نیز استفاده کرده است. بیل فورد مدیرعامل قبلی شرکت نیز در سمت رییس هییت مدیره عمل می کند. او از خانواده فورد و افراد تاثیرگذار در شرکت محسوب می شود. بیل فورد می گوید: شرکت ما بر ارزشها بنا نهاده شده است. ارزشها به ما کمک کرده است تا بدین جایگاه برسیم و به ما کمک خواهدکرد تا آینده پایداری به دست آوریم. ما اصول کسب و کار ۱۰۰ سال بعد خود را تنظیم کرده ایم. این اصول، استانداردهایی را پی میریزد که به نظر من برای بقای هر شرکتی در قرن بیست ویکم الزامی است. آنها مشخص می کنند که ما چگونه ارزش درازمدت برای سهامداران خود می آفرینیم
خودروی هوندا
فکر جستجوگر و خلاق سویی شیروهوندا، آهنگرزاده روستاهای ژاپن آنقدر عالی بود که شاید آدمی می توانست از همت بلند او دریابد که پس از ترک تحصیل دبیرستان بتواند طی مدت ۱۲ سال بزرگترین کارخانه موتورسیکلتسازی جهان را داشته باشد. اما شاید خود او نیز از همان ابتدا به فکرش نیز خطور نمی کرد که بتواند با ورود از دنیای موتورسیکلتسازی به عرصه تخصصی خودروسازی، در میان غولهای خودروساز جهان سربرآورد و در مقام هفتم سرفرازانه بایستد. زمانی که به همراه شریک مبتکر تجاری خود فوجی ساوا اولین خودروی هوندا را در آمریکا طراحی و عرضه کرد، تصور این امر مشکل بود که این شرکت تا دو دهه قبل از آن اساسا هیچگونه خودرویی تولید نکرده است. اما نبوغ فنی و مهندسی هوندا در کنار استعداد بازاریابی و توزیع فوجی ساوا چنین امکانی را فراهم آورد و شرکتی را به جهانیان معرفی کردند که بیش از نیمی از کارکنان آن، هم اینک در آمریکا به موتورسیکلتسازی و خودروسازی مشغول هستند و در سال ۲۰۰۸، کارخانه خودروسازی دیگری با ظرفیت ۲۰۰ هزار خودرو در سال در آن کشور افتتاح خواهدکرد. رسیدن به قله کوه موفقیت و پیشرفت، هدف هوندا بود که با تلاش و همت و سخت کوشی بدان دست یافت. زمانی که هوندا، تنها با شش نفر اولین نمایندگی خود را در کمال صرفهجویی و آزادمنشی و آیندهنگری در آمریکا دایر میکرد، شاید یکی از آموزههای فرهنگی آن کشور پشتیبان معنوی آنها بود: هر چیزی با ارزش و گرانبهاست و اتلاف گناه است. (mottainai)
تاریخچه
سویی شیروهوندا جوان کارآفرین ژاپنی، یک سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، که ژاپن در آتش آن سوخته بود، به عشق تولید دوچرخه ای که موتور داشته باشد، موسسه تحقیقات فنی هوندا را تأسیس کرد. یک سال بعد، در ۱۹۴۷، اولین محصول این موسسه به نام «دوچرخه موتوری نوع a» روانه بازار شد. سال بعد به منظور تولید موتورها توسط خود شرکت، شرکت هوندا موتورز تاسیس شد. همزمان با این تغییر نام، هوندا برای توزیع و بازاریابی محصولات خود با تاکیو فوجی ساوا که بازاریابی مجرب بود قرارداد مشارکت بست. سویی شیرو همواره درباره این مشارکت با تاکیو تعبیر می کرد که آنها یک هدف داشتند و آن رسیدن به قله کوه بود. سال ۱۹۵۱ تعداد کارکنان به ۱۵۰ نفر رسید و ۲۳۸۰ موتورسیکلت فروخته شد. در سال ۱۹۵۵ هوندا در اولین مسابقه موتورسیکلترانی جاده ای استقامت شرکت کرد. سال ۱۹۵۹ نقطه عطفی برای شرکت محسوب می شد. از یک سو موتورسیکلت مردم پسند ۱۲۵ سی سی عرضه که با استقبال عظیمی مواجه شد و از سوی دیگر، هوندا نسبت به بازاریابی محصولات خود در آمریکا اقدام و شرکت هوندا موتورز را با شش نفر از کارکنان صنعتی در لس آنجلس آمریکا افتتاح کرد. کاواشیما به عنوان رییس شرکت تازه تاسیس در آمریکا انتخاب شد. هنگامی که او و تنها دو نفر دیگر برای تاسیس شرکت به کالیفرنیا رفتند، آپارتمانی ماهانه ۸۰ دلار اجاره کردند که فقط یک تخت داشت. از این رو دو نفر ناچار بودند روی زمین بخوابند. سپس یک انباری در قسمت کهنه شهر اجاره کردند و برای اینکه هزینهها را پایین بیاورند با دست، تخته صندوقهای حاوی موتورسیکلت را جابه جا می کردند و سه ردیفه روی هم می گذاشتند. کف انبار را هم تمیز و جایی برای نگهداری لوازم یدکی آماده کردند. اینها کارهایی بود که باید انجام می گرفت. سال پیش از آن، هوندا، در ژاپن موتورسیکلت ****کاب ۵۰cc را طراحی و عرضه کرد که با استقبال عموم مواجه شد؛ به طوری که در سال ۱۹۵۹، از ۲۸۵۰۰۰ موتور فروخته شده، ۱۶۸۰۰۰ دستگاه متعلق به این مدل بود. در میانه دهه ۱۹۶۰، هوندا فروشنده شماره یک موتورسیکلت در آمریکا شد. در سال ۱۹۶۰، هوندا از عرصه تولید موتورسیکلت به عرصه تولید خودرو نیز قدم نهاد و خودرو مدل s-360 را که بیشتر موتورسیکلتی با چهار چرخ و یک سقف بود طراحی و به بازار ارایه داد. در این سال اولین واحد تحقیق و توسعه شرکت نیز دایر شد.
در ۱۹۶۳، اولین خودروی مسابقه ای ورزشی در ژاپن با نام s500 توسط هوندا عرضه شد و سال بعد برای اولین بار در مسابقات اتومبیلرانی حضور یافت. گرچه در این مسابقه توفیقی نصیب محصول هوندا نشد، اما سال بعد، هوندا توانست اولین پیروزی را در مسابقات فرمول یک به دست آورد. در فاصله این چند سال، شعباتی از هوندا در آلمان و کانادا نیز تاسیس شد. در سال ۱۹۶۷، یعنی سه سال قبل از بروز بحران نفتی جهانی، توجه به صرفهجویی درمصرف بنزین در سرلوحه کارهای تحقیقاتی و عملیاتی شرکت هوندا قرار گرفت. بدین جهت در ۱۹۷۳، هوندا اولین موتور بدون آلودگی cvcc را روی خودروی مدل سیویک نصب کرد. در سال ۱۹۸۲، هوندای آمریکا ضمن تولید ۱۰۰ هزار دستگاه موتورسیکلت، اولین خودرو با مارک آکورد را ارایه داد و جایگاه اول خودروهای دیزلی را در آمریکا به دست آورد. جالب توجه است که هوندا اولین شرکت ژاپنی بود که در این سال تولید خودروی خود را در آمریکا آغاز کرد درحالی که این شرکت تا اوایل دهه ۱۹۶۰ اساسا هیچ خودرویی تولید نکرده بود. فروش خودروی کیفی سیویک در ۱۹۷۵ در آمریکا به ۱۰ هزار دستگاه در ماه رسید. در سال ۱۹۹۸ تولید خودروی سیویک با سوخت cng در آمریکا آغاز شد.
سال بعد، مدل آکورد هوندا بیشترین فروش را در آمریکا به دست آورد و تا مدتها ادامه پیدا کرد. تا سال ۲۰۰۳، ۱۰ میلیون خودروی هوندا در آمریکا ساخته شد. هم اکنون شرکت هوندا، ۱۰ کارخانه مونتاژ خودرو در آمریکا دارد. برخی نشانهای خوروی هوندا عبارت است از آکورد، سیویک، cr-7، المنت، فیت، پایلوت، اودیسه، ریدجلین و s2000.
چشم انداز و مأموریت
شرکت هوندا چشم انداز خود را چنین تعریف کرده است: جامعه در اثر رهبری اجتماعی هوندا بهتر خواهدشد. مأموریت هوندا نیز عبارت است از: رفاه و غنای اجتماعی، اقتصادی و آموزشی جوامع از طریق مشارکت فردی و همکاری جمعی.
اهداف شرکت هوندا عبارت است از:
- توجه و پاسخ دادن به نیازهای اجتماع؛
- درک، توافق و تعهد و مشارکت کارکنان؛
- به کارگیری مناسب منابع؛
- بیشینه کردن منافع بالقوه؛
- پشتیبانی طرح تجاری هوندا.
تحقیق و توسعه
نام اولیه شرکت هوندا، موسسه تحقیقات فنی هوندا بود که بعدها به شرکت هوندا موتورز تغییر نام داد. این اندیشه ریشه در بافت فکری بنیانگذار شرکت، سویی شیروهوندا داشت که با وجود آنکه سهم چندانی از تحصیلات رسمی نداشت اما مکانیکی ماهر و مبتکر محسوب می شد. به همین جهت در ۱۹۵۷ اولین واحد مستقل تحقیق و توسعه شرکت تأسیس شد. پس از تأسیس شرکت هوندای آمریکایی، واحد تحقیق و توسعه آن در ۱۹۸۴ افتتاح شد. عرضه اولین خودروهای مسابقه ای و نیز موتورهای دیزلی گازوییل سوز و توجه به صرفه جویی جدی در مصرف بنزین حتی قبل از بحران نفتی سال ۱۹۷۰ از ویژگیهای تحقیقاتی شرکت هوندا محسوب می شود. هوندا نسبت خاصی بین افراد و فناوری قایل است و بر این باور است که افراد بهتر از طریق فناوری و فناوری برتر ازطریق افراد حاصل می شود.
کارکنان
هنگامی که در ۱۹۷۹، هوندا اولین کارخانه خود را در آمریکا بنیاد نهاد، اولین شرکتی بود که مستقیما نیروهای آمریکایی را به استخدام خود درآورد. هم اکنون از ۱۶۷ هزار نفر کارکنان شرکت، بیش از ۱۰۰ هزار نفر در آمریکا در حوزه موتورسیکلت و خودروسازی فعالیت دارند. ۲۷ هزار نفر از این افراد در حوزه تحقیق و توسعه مشغول هستند.
فروش
هوندا هم اکنون هفتمین شرکت بزرگ خودروسازی دنیا محسوب می شود. در سال ۲۰۰۵، ۱۶۴/۴۳۶/۳ دستگاه خودرو یعنی ۳/۵ درصد تولید کل جهانی به هوندا اختصاص داشت. هوندا، پس از جنرال موتورز، تویوتا، دایملر کرایسلر، فورد و فولکس واگن، هفتمین خودروساز جهانی است که شرکتهای نیسان، پژو، هیوندا، فیات، بامو، رنو، ولوو و سوزوکی را پشت سر خود دارد. هوندا با فروش حدود ۹۵ میلیارد دلاری و سود خالص ۵ میلیارد دلاری در رتبه ۳۱ پانصد شرکت برتر جهانی قرار گرفته است.
بنیانگذار
سویی شیروهوندا مؤسس شرکت هوندا فرزند یک آهنگر و مکانیک ماهر بود که در اواسط تحصیل خود در دبیرستان، آموختن را رها کرد و ظرف مدت ۱۲ سال، بزرگترین شرکت موتورسیکلتسازی دنیا را تأسیس کرد. سویی شیرو ۴۰ ساله در ۱۹۴۶ مؤسسه تحقیقات فنی هوندا را دایر کرد تا دوچرخه های کوچک موتوری تولید کند. او در ۱۹۴۸ تنها با ۳۲۰۰ دلار سرمایه و خرید موتورهای مازاد و پیوند زدن آنها به دوچرخه ها شرکتی را بنیان گذاشت که هم اکنون در دنیا جایگاه اول موتورسیکلتسازی را داراست. هدف او تولید یک وسیله حمل و نقل ارزان بود. این چیزی بود که ژاپن پس ازجنگ جهانی می طلبید.
او در سال ۱۹۷۳ و در سن ۶۶ سالگی، در ۲۵ سالگرد تأسیس شرکت بازنشسته شد. بخشی از موقعیت او مرهون شراکت تجاری با فوجی ساوا در امر بازاریابی و توزیع بود. هوندا راه و روش فنی و مهندسی شرکت را تعیین می کرد و فوجی ساوا خطمشی بازاریابی و امور اداری را. هوندا از همان ابتدا معتقد بود تعمیر اتومبیل، که بسیار به آن علاقه داشت، کــاری است محدود زیرا تنها میتواند در مناطق محــلی و اطراف آن به کار آید. او می گفت اگـر من بتوانم وسیلهای بسازم می توانم کسب و کار خود را تا نقطه های دوردست دنیا گسترش دهم. او به عنوان توجیه ترک تحصیل خود می گوید: حال کسی را داشتم که از گرسنگی دارد میمیرد اما به جای وعده ای غذا از او انتظار دارند که اصول تغذیه صحیح را بیاموزد.
بدین جهت او به مدیریت در محل کار معتقد بود و می گفت در کف کارخانه دانش بیشتری وجود دارد تا در دفتر کار. هنگامی که در محل باشید می بینید چه چیزی واقعی است. او به تعبیر خودش نخست با سختترین دشواریها روبرو می شد. از ناکامی باکی نداشت و براین باور بود که موفقیت را تنها می توان از راه ناکامیهای مکرر و خویشتننگری به دست آورد. درواقع موفقیت یعنی یک درصد از کاری که ۹۹ درصد آن شکست بوده است. عقیده هوندا درباره کارکنان آن بود که در وهله نخست، هرکس باید برای خودش کار کند. کارکنان خود را فدای شرکت نمیکنند. انسانها برای انجام کار به شرکت می آیند تا از آن لذت ببرند. همین احساس منجر به نوآوری می شود. هوندا شکیبایی را شرط موفقیت می دانست و می گفت: می گویند هریک از ما جلوه ای از ذات بیهمتای خالق را در خود نهفته داریم. فکر می کنم که سهم من از این موهبت، شکیبایی است که وادارم کرد تا در کمین فرصتها باشم
موتورولا
از زمانی که پل گالوین در سال ۱۹۲۸ شرکت تولیدی گالوین را تأسیس کرد، ۲۰ سال زمان کافی بود تا او و برادرش بخوبی درزمینه رادیوهای خودرو خبره شوند و عنوان صوت در حرکت را (موتورولا) بر شرکت خود بپسندند. این زمانی بود که موتورولا جهت حرکت آینده خود را مشخص کرده بود. دریافت پیام فضانوردان آپولو۱۱ از کره ماه توسط رادیوی موتورولا در تثبیت موقعیت و کیفیت محصولات شرکت بسیار موثر بود. کوشش بیوقفه در امر بهبود محصولات، موتورولا را به ابداع متدولوژی شش سیگما رهنمون شد و شرکت توانست یک بیان استاندارد و مشترک جهانی را در سنجش کیفیت به نام خود ثبت کند. موتورولا در بعد منابع انسانی و تدوین استراتژیهای این حوزه نیز سرآمد است. تجربه موتورولا نمونه روشنی است که منطق و فرایند توسعه استراتژی قدرتمند منابع انسانی را مبتنی بر مفاهیم و بهترین فعالیتها نشان می دهد. موتورولا در حوزه اصلی کار خود، یعنی تلفن همراه موفق عمل کرده و بیش از ۱۷ درصد بازار را دردست خود گرفته است. با این حال، زاندر مدیرعامل شرکت در فکر افزایش سهم شرکت از بازار سه میلیارد دستگاه تلفن همراه در سال ۲۰۱۰ است.
تاریخچه
در سال ۱۹۲۸، پل گالوین و برادرش ژوزف، شرکت تولیدی گالوین را در شیکاگو تأسیس کردند. اولین محصول شرکت، یک المیناتور باتری بود که که امکان استانداردشدن باتریهای رادیو را با جریان الکتریکی لوازم خانگی فراهم می ساخت. در سال ۱۹۳۰، رادیوی موتورولا عرضه شدکه جزو اولین رادیوهای موفق تجاری خودرو بود. مؤسس شرکت، نام موتورولا را برای این محصول انتخاب کرده بود که مرکب از کلمه موتور (که به motorcar یعنی خودرو اشاره دارد) و ola به معنای صداست و معنای آن صوت درحرکت بود. درهمین سال گیرنده رادیویی برای ماشینهای پلیس نیز عرضه شد. در آغاز دهه ۴۰، گوشی رادیویی بیسیم دوطرفه تولید شد. یک سال بعد اولین سیستم رادیویی دوطرفه fm خودرو و دو سال بعد نوع قابل حمل پشتی این سیستم با برد ۳۲ – ۱۶ کیلومتر عرضه شد. اولین خدمات مکالمه رادیو تلفنی در خودرو توسط موتورولا در سال ۱۹۴۶ ارائه شد. در سال ۱۹۴۷، نام شرکت از شرکت تولیدی گالوین به موتورولا تغییر یافت. درهمین سال اولین تلویزیون خانگی عرضه شد که ۱۰۰ هزار از آن به فروش رفت. در سال ۱۹۵۵ اولین ترانزیستور ژرمانیمی پرقدرت تجاری برای رادیوهای خودرو در جهان عرضه شد. این اولین نیمه هادی شرکت با تولید انبوه بود. یک سال بعد، رابرت گالوین پسر مؤسس، به عنوان رئیس شرکت منصوب شد. در سال ۱۹۵۸ اولین رادیوی تمام ترانزیستوری دوسویه خودرو و در سال ۱۹۶۳ اولین تیون تلویزیون رنگی توسط موتورولا عرضه شد. در ۱۹۶۹، یک رادیوی موتورولا، اولین کلمات را از فضانوردان مستقر در ماه به زمین مخابره کرد. این وسیله، ارتباطات آپولو ۱۱ - با زمین را انجام می داد. در ۱۹۷۳ پروتکل سیستم تلفن همراه توسط شرکت ارائه و سال بعد اولین گوشی تجاری تلفن همراه با نشان dyna tac با وزن ۷۹۴ گرم عرضه شد. در ۱۹۸۶ موتورولا فرایند بهبود کیفیت شش سیگما را ابداع کرد. شش سیگما یک زبان جهانی مشترک برای سنجش کیفیت فراهم ساخت و به یک استاندارد جهانی تبدیل شد. در ۱۹۹۰ اولین استاندارد فنی تمام دیجیتال تلویزیون ارائه شد.
در سال ۱۹۹۱ اولین سیستم ماهواره ای دیجیتال برای تلفنهای همراه با استفاده از سیستم جهانی (gsm) عرضه شد. چهار سال بعد، اولین پیامگیر (pager) دوسویه برای دریافت پیامهای متنی و پست الکترونیک توسط موتورولا ابداع و عرضه شد. این وسیله با اتصال به رایانه، توانایی دریافت پیامهای بسیار بلند را نیز داشت. در ۱۹۹۶ سبکترین و کوچکترین گوشی تلفن همراه با وزن ۸۸ گرم عرضه شد. در سال پایانی قرن پیش نیز موتورولا اولین تلفن همراه ترکیبی را با رادیویی دوطرفه، پیامگیر متنی و قابلیت جستجو در اینترنت، پست الکترونیک و فاکس عرضه کرد. اولین شبکه خدماتی تلفنهای همراه نیز به همراه شرکت سیسکو راهاندازی شد. در سال ۲۰۰۳ اولین گوشی تلفن همراه a760 مرکب از سیستم لینوکس و فناوری جاوا به بازار آمد. یک سال بعد نیز تلفن همراه با ضخامت ۹/۱۳ میلیمتر با ویژگیهای خاص مواد به کار رفته در آن عرضه شد. در ۲۰۰۶، موتورولا مدال ملی فناوری ۲۰۰۴ را به پاس ۷۵ سال تلاش و رهبری توسعه فناوری الکترونیک در ارتباطات تلفن همراه دریافت کرد.
درهمین سال موتورولا تلفن همراه صفحه تماسی با الفبای چینی در آسیا عرضه کرد. در ابتدای سال ۲۰۰۷ نیز موتورولا با شرکت symbol technologies ادغام شد. اخیرا موتورولا در بین ۱۰۰ شرکت شهروند آمریکایی در عملیات زیست محیطی و رسالت اجتماعی چهارم شد. این چهارمین باری بود که شرکت در جرگه ۱۰ شرکت برتر در این زمینه قرار می گرفت.
حوزه فعالیت
موتورولا همواره رویکرد تنوع مرتبط را برای پرتفوی خود انتخاب کرده است. او همواره کنترل هزینه، نوآوری، ارتباطات و اولین بودن در بازار را به عنوان مزیتهای رقابتی خود تقویت کرده است. سه واحد اصلی کسب و کار شرکت عبارت است از: شبکه ها، تلفن همراه و حوزه ارتباطات خانگی. بیش از ۳۲۶۰۰ تامین کننده مختلف تقریبا نیمی از فعالیت تامین مواداولیه، فرایندها و ساخت را برعهده دارند.
چشم انداز
چشم انداز موتورولا عبارت است از: تدارک مراکز ارتباط بیسیم برای ارتباط افراد و اشیا در کار، در خانه و خارج از خانه در سراسر جهان.
فرهنگ سازمانی
موتورولا دو موضوع را تحت عنوان «باورهای اصلی» خود که همواره بر آن عمل کرده است معرفی می کند: درستی و احترام به مردم. موتورولا بر این باور است که گرچه زمان تغییر می کند، محصولات و مردم و مشتریان نیز تغییر می کنند، اما آنچه تغییر نخواهد کرد تعهد آنها به باورهای اصلی خود است. موتورولا به منظور ایجاد فرهنگ مطلوب خود، پنج فعالیت منابع انسانی را که باید ایجاد شود یا بهبود یابند شناسایی کرده است:
۱ – توسعه رهبری؛
۲ – طراحی کار و سازمان؛
۳ – مدیریت عملکرد؛
۴ – ارتقا؛
۵ – بررسی واقعیات بیرونی.
منابع انسانی
موتورولا در ایجاد یک استراتژی قدرتمند منابع انسانی گامهای خوبی برداشته است. تیم رهبری منابع انسانی، از آنجا که ارتباط کاری نزدیکی با مدیران ارشد صف دارد، فرهنگ موردنیاز رقابتی را بخوبی شناسایی کرده است. بدین جهت همواره در کتابهای معتبر از استراتژی منابع انسانی موتورولا به عنوان الگو در این زمینه یاد می شود. حدود ۷۰ هزار نفر کارکنان شرکت که ۶۷ درصد آن مرد و بقیه زن هستند در سراسر جهان به تفکیک زیر کار میکنند.
۴۱ درصد آمریکا، ۳۴ درصد آسیا، ۱۸ درصد اروپا، خاورمیانه و آفریقا و ۷ درصد آمریکای لاتین.
تحقیق و توسعه
حوزه های اصلی تحقیق و توسعه در موتورولا عبارت است از: شبکه ها، محیطهای چندرسانه ای، ارتباطات دیداری، انرژی، rf، سیستمهای گفت و شنود صوتی، نرم افزار، بیسیم، فناوری زیست محیطی و فناوری نانو. موتورولا دارای ۱۲ آزمایشگاه مجهز و بزرگ، ۲۳ مرکز توسعه و ۱۹ مرکز نرم افزار درجهان است. ۲۵ هزار مهندس، که حدود ۳۵ درصد کارکنان شرکت را شامل می شود، در این حوزه مشغول فعالیت هستند. ۱۵ هزار نفر از این تعداد مهندس نرم افزار هستند. ۵۰ مخترع که هریک بیش از ۲۰ اختراع ثبت شده دارند با موتورولا همکاری می کنند. مجموع اختراعات ثبت شده شرکت در سطح جهانی به ۲۱۳۰۰ عدد می رسد. هزینه شرکت در حوزه تحقیق و توسعه بیش از چهار میلیارد دلار است.
فروش
در سال ۲۰۰۶، موتورولا با فروش ۸/۳۶ میلیارد دلاری و سود ۵/۴ میلیارد دلاری توانست رتبه ۱۵۲ را در بین ۵۰۰ شرکت برتر جهانی کسب کند. حوزه عملیات شرکت در ۷۳ کشور جهان گسترده است. تفکیک حوزه های فروش عبارت است از: آمریکا ۴۴ درصد، اروپا ۱۵ درصد، آسیا ۲۲ درصد که نیمی از آن صرفا متعلق به چین است. آمریکای لاتین ۱۰ درصد و سایر بازارها ۹ درصد. توزیع درآمد شرکت در حوزه های مختلف فعالیت آن چنین است: دستگاههای تلفن همراه ۶۶ درصد، شبکهها ۲۶ درصد و ارتباطات خانگی ۸ درصد. با این میزان درآمد، شرکت موتورولا پس از نوکیا که در رتبه ۱۳۱ فهرست شرکتهای برتر قرار دارد، در جایگاه دوم و جلوتر از شرکتهایی مانند سیسکو، اریکسون و آلکاتل قرار گرفته است. در حوزه تلفن همراه، شش شرکت نوکیا، موتورولا، سامسونگ، lg سونی اریکسون و زیمنس حدود ۸۰ درصد سهم بازار جهانی را دراختیار دارند. نیمی از این سهم متعلق به نوکیا و موتورولاست. موتورولا در سال ۲۰۰۴، بیش از ۱۴۴ میلیون دستگاه تلفن همراه فروخت که حدود ۷/۱۷ درصد بازار جهانی را شامل می شود. موتورولا در این زمینه در آمریکا مقام اول را داراست. فروش تلفن همراه دردنیا در مرز یک میلیارد دستگاه است.
مدیرعامل
گرچه تأسیس و راهبری موتورولا با خانواده گالوین، یعنی پل به عنوان بنیانگذار و برادرش ژوزف به عنوان همکار و سپس رابرت پسر پل بوده است، اما مدتی است که هدایت مجموعه از خانواده گالوین فراتر رفته است. از سال ۲۰۰۴، ادوارد زاندر، یک مهندس برق، به سمت مدیرعاملی مجموعه منصوب شده است. تاکید او همواره بر این است که افراد باید کارهای درست انجام دهند و بدون عذر و اشتباه کار کنند. گرچه موتورولا در دو دهه اخیر بر کشتی موقعیت سوار بوده و سهم بازار و سودآوری شرکت افزایش چشمگیری داشته است، اما مدیرعامل کنونی بر مسئولیت اجتماعی شرکت تاکید می کند و استفاده از قدرت سرشار کسب و کار جهانی شرکت را برای فایدهرسانی به مردم ضروری می داند. او دایره مسئولیت اجتماعی را به چگونگی تعامل با مردم نیز می گسترد. حوزه اصلی کار شرکت، یعنی تلفن همراه نیز همواره موردتوجه رهبران شرکت بوده است. آنها خود را در زمینه ارتباطات جهانی بیسیم و تلفن همراه یک رهبر جهانی می دانند که درصدد است با ارائه مدلهای مختلف، انقلابی در شبکه های بیسیم پدید آورد. این بازار در سال ۲۰۰۶، تنها در کشورهای درحال توسعه ۶/۱ میلیارد نفر را دربرگرفته است. پیش بینی مدیرعامل شرکت آن است که تا سال ۲۰۱۰، حدود ۳ میلیارد نفر در این کشورها از تلفن همراه بهره خواهند جست
منبع:http://forum.patoghu.com/thread60905.html
ثروتمندان ایرانی
فکر های بزرگ ایرانی
ایرانیان بزرگ با افکار بزرگ
پولدارترین ایرانی ها
کارآفرینان ایرانی
خیلی ها موفقیت را داشتن موقعیت شغلی مناسب و برخورداری از رفاه کامل می دانند ، اگرچه بسیاری ثروتمند بودن را به عنوان نوعی ارزش، شاید شبیه به موفقیت نمی دانند، اما در بسیاری از کشورهای دنیا چنین است. از همین راهروی فکری هم هست، که ثروتمند ترین مردان و زنان دنیا، آنجا که سامانه مالیاتی درستی هم وجود دارد، با افتخار سر خود را بالا می گیرند و از ثروت مشروعی می گویند که البته قانونمد و شفاف به دست آمده است و کم نیستند لیست های ثروتمند ترین افراد یک کشور یا جهان که در نشریات مطرح می شوند.
در "ایران سال 1389 "اما ، موضوع مثل خیلی از مقولات دیگر متفاوت از دنیاست. در اینجا، پولدار بودن همان است که در «به کجا چنین شتابان؟» و «دارا و ندار» نشان داده می شود ؛ اگرچه این سریال محصول ماه های اخیر است، اما فیلمنامه آن در ذهن بسیاری از افراد جامعه ما از خیلی سال ها پیش نقش بسته است. سال هایی که گنج قارون ساخته شده بود.
بر اساس این تفکر است که: «اولا پولدار ها خبیث هستند و هیچ راهی به جز بالا کشیدن حق فقرا نداشتند تا پولدار شوند. ثانیا، پولدارها معمولا امراضی نظیر سرطان خون (خاص مرفهان بی درد) دارند و اگر این را هم نداشته باشند، حتما از حرص پول سکته می کنند. بچه هایشان هم که اگر ایدز نداشته باشند(که این ایدز هم سوغات یک سفری خارجی و بی بندوباری است) حتما معتاد و الکلی هستند.»
با این پاراگراف کوتاه، چه کسی حاضر می شود بگوید من ثروتمندترین ایرانی هستم؟ بهتر آنکه چیزی رو نشود. از طرف دیگر هم، خانواده 8 نفری که نان شب شان به زحمت در می آید، پای تلویزیون ال سی دی قسطی(وارد شده توسط یکی از آن ثروتمندان ایدزی) بنشینند ، وقتی که نوک پاهایشان به خاطر تنگی جا به هم می خورد، 500 تومان تخمه آفتابگردان بشکنند و به عاقبت ثروتمندان بدبخت نگاه کنند و خدا را هزار مرتبه شکر کنند که اگر پولدار نیستند و قسط خرید وسایل منزل و اجاره خانه و شهریه دانشگاه عقب افتاده و پول خرید گوشت ندارند و شیر یارانه ای گیرشان نمی آید و زیر کفششان هزار بار وصله شده، لااقل بچه هایشان ایدز ندارند، دست به قتل نمی زنند، از اعتیاد کمرشان نشکسته و...!
از بحث دور نشویم، به لطف سامانه های مالیاتی و مالی کشورمان ایران، دو دسته ثروتمند وجود دارند. دسته اول که همیشه هم بحث برانگیز بودند، رانتی هستند و زمین خوار و ... اینها را کسی نه می شناسد، نه دیده، نه حساب هایشان معلوم است. لااقل 5 سالی هم هست که اسمشان از نوک زبان، به بیان نرسیده و هنوز مردم منتظر شنیدن نامشان هستند و مدارک ثروت نامشروعشان.در ضمن وقتی نام شان از نوک زبان بزرگان به مقام بیان نرسیده، انتظار زیادی است که از قلم ما بچکد!
پس اجازه بدهید سراغ دسته دوم برویم، همان ها که ثروتمند هستند، اما شناخته شده اند و به خاطر شناخته شده بودنشان، مالیات می دهند. مالیاتی که کوچه های شهرمان را با آن اسفالت می کنند، صدا و سیمای مان را با آن می چرخانند و... برای پیدا کردنشان باید کمی بگردیم.
در فهرست زیر، هرجا که دیدید، نام شرکت یا کارخانه ای آمده است، بدانید که در آن بنگاه اقتصادی، اشخاص زیادی کار می کنند و به واسطه تولید، چرخ اقتصاد خانواده شان می چرخد ؛ پس قابل احترام هستند.
او بنیانگذار سازمان اقتصاد اسلامی است که روزی قرار بود بانک خصوصی بازاریها باشد اما با تهدید به استعفای 7 عضو کابینه دولت موقت، به محاق تعلیق رفت تا سرانجام در دولت احمدینژاد به بانک قرضالحسنه تبدیل شد.
میرمحمد صادقی رئیس انجمن صنایع و معادن گچ کشور، رئیس خانه معدن کشور، بنیانگذار و رئیس هیات مدیره اتاق های مشترک این و کانادا، ایران و افغانستان، کمیته مشترک ایران و کره، شورای مشترک ایران و بحرین، و ایران و عربستان، اتحادیه تولید کنندگان و صادر کنندگان محصولات معدنی، عضو هیات مدیره شرکت کشتی سازی نوح، شرکت صنایع گچ خوزستان، شرکت صادراتی بنادر جنوب، شرکت پخش سیمان کشور و عضو هیات رئیسه اتاق تهران است.
4- شاهرخ ظهیری: حتما لااقل یکبار سس های او را تجربه کردید، به او سلطان سس هم می گویند ؛ پیشگام صنایع غذایی در کشور و بنیانگذار کارخانههای مهرام است.
علاوه بر این، ظهیری 80 ساله عنوان های دیگری نظیر: نایب رئیس اتاق های مشترک ایران و روسیه، ایران و استرالیا، ایران و ارمنستان و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، عضو هیات رئیسه اتاق ایران و کانادا، رئیس کمیسیون کشاورزی در صنایع و بسته بندی اتاق ایران، عضو هیات رئیسه انجمن مدیران، نایب رئیس کنفدراسیون صنایع غذایی ایران را نیز در کارنامه دارد.
سلطان سس ایران ، متولد تهران است. 5- مهدی جاریانی: هربار که حمام بروید یا دست هایتان را بشویید، شاید به یاد جاریانی بیفتید. جاریانی متولد تهران است و 62 سال سن دارد. جاریانی مدیر عاملی شرکت های: پاکسان، انتباه، تولی پرس، پخش عظیم، کالا مصرفی، تولید مواد اولیه داروپخش(تماد) را در کارنامه دارد.
6- علینقی خاموشی: متولد تهران است، اما چه کسی نمیداند که او اصالتا مشهدی است؟
بالاخره دوران زیادی را به صندلی ریاست اتاق های بازرگانی تکیه زده و از سابقه دار هاست.
به کت و شلوار عادیش نگاه کنید و با خودتان فکر کنید که در روزگاری نه چندان دور، هر مردی در شب دامادیش یکی از محصولات آقای مدیر را به تن می کرد.
درست متوجه شدید، خاموشی 71 ساله، این عنوان ها را در کارنامه دارد(به جهت فزونی تعداد شرکت هایی که به واسطه ریاستش در بنیاد در آنها نیز نفوذ داشته است از ذکر بسیاری از آنها در اینجا خودداری شده است): رئیس هیات مدیره شرکت سرمایه گذاری ایران، رئیس هیات مدیره شرکت های: ریسندگی و بافندگی مطهری و پوشاک جامعه، مدیر کل شرکت های: ریسندگی و بافندگی مقدم و تیم، مدیر تولید نساجی ممتاز، عضو شورای عالی پول و اعتبار و رئیس بنیاد مستضعفان.7- اسداله عسگراولادی: همین یکی –دو هفته قبل، جوابیه معترضانه ای را به یکی از روزنامه های کثیر الانتشار فرستاده بود، از آنها گله کرده بود که چرا از وی با عنوان «حاجی ترانسفر» نام برده اند.
عسگراولادی اهل تهران است و چه کسی است که او را نشناسد. بر اساس روایتی پیر مرد خوش قلب در جریان نگرانی بخش خصوصی از واگذاری نمایشگاه بین المللی تهران با آن وسعت در آن نقطه اعیان نشین تهران در جمع هیات نمایندگان اتاق چنین گفته بود: جناب رئیس(آل اسحاق) اگر اجازه می دهید، بنده به عنوان یک «کاسب جزء» همین حالا چک خرید نمایشگاه را بکشم!
این اظهار نظرش در مقابل دیدگان حیرت زده خبرنگاران در زمان خودش کم سر و صدا نکرد!
از اعضای بنام مؤتلفه، رئیس اتاق مشترک ایران و چین، دارنده شرکت بزرگ «حساس» که در عرصه صادرات خشکبار و به خصوص پسته ایران در سطح جهان صاحب نام است. چند هفته قبل هم گفته شد دو بانک چینی را خریده، البته بعدا متذکر شد که کل بانک ها را نخریده ، بلکه سهام آنها را خریداری کرده است. 8- فاطمه مقیمی: اهل رشت است. به روسری و مزدای صورتی رنگش نگاه نکنید، راننده کامیون های زیادی آخر برج چشمشان به دست خانم رئیس دوخته شده است.
موسس و مدیر عامل شرکت حمل و نقل بین الملل است و در کارگروه های مرتبط با موضوع حمل و نقل همکاری های زیادی دارد.
داستان زندگیش هم خالی از لطف نیست. مقیمی قرار بوده مترجم یا معلم زبان باشد. ماجرا از جایی شروع شده که مترجم یک شرکت حمل و نقل بین المللی شده است و بعد وقتی صحبت های روسایش را ترجمه می کرده، فکر کرده که چرا خودش مدیر نشود. همین می شود که یک شرکت راه می اندازد و باقی ماجرا!9- محمد مهدی رئیس زاده: مشهدی 52 ساله انگار برای مدیریت در این دنیا حاضر شده: عضو هیات مدیره و مدیر عامل گروه صنایع سیمان کرمان، عضو هیات مدیره و مدیر عامل شرکت تسهیلات بازرگانی صنعتی، عضو هیات مدیره و مدیر عامل شرکت بازرگانی صنایع ملی ایران، رئیس هیات مدیره شرکت سرمایه گذاری سیمان کرمان، عضو هیات مدیره شرکت سیمان ممتازان، عضو هیات مدیره گروه تولیدی لاستیک بارز، نایب رئیس هیات مدیره شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندران و... .
10- احمد امیراحمدی: 71 ساله است، اما خیلی جوان مانده، به گوش های شکسته و پف کرده اش که نگاه کنید ظاهرا رمز جوانیش را دریافتید، کشتی گیر با سابقه ای است. البته کیست که نداند کار و پول خوب هم آدمی را جوان نگه میدارد! کشتیگیر قدیمی با گوشهای شکسته که بهعنوان پدر سرب و روی کشور شناخته میشود اهل تهران است.
علاوه بر سرب و روی، در صنعت شیشه و بلور هم کم فعالیت نکرده است. عناوینی چون: رئیس انجمن صنفی کارفرمایان صنعت شیشه و بلور استان تهران، و شرکت تعاونی تولید کنندگان شیشه و بلور و انجمن تخصصی صنایع همگن شیشه وبلور تهران، نایب رئیس خانه صنعت و معدن تهران و... را هم یدک می کشد. 11- تقی بهرامی نوشهر: فکر نکنید چون شهرتش به نوشهر ختم می شود شمالی ست. دو کلمه که حرف بزنید متوجه لهجه دلنشین اذریش خواهید شد.
متولد 1324 در اردبیل است. اگر سر و کارتان به بازار آهن و ... خورده، احتمالا میخواهید بدانید چه کسی فی این بازار را مشخص می کند. با پدر خوانده فولاد کشور آشنا شوید! مؤسس چندین شرکت بزرگ فولاد و فعال این صنعت است.
او موسس شرکت های گرو.ه صنعتی نورد نوشهر، ذوب آهن اردبیل و سبلان و سهند، کارخانه قطعه سازی دینام و استارت اردبیل، سیمان خلخال، کاغذ سازی اترک اصفهان، رئیس انجمن فولاد کشور، دبیر کل خانه صنعت و معدن، رئیس هیات مدیره شرکت کشتیرانی لنگر است. 12- محمد صدر هاشمینژاد: از مؤسسان اولین بانک خصوصی کشور و رئیس هیأتمدیره همان بانک، مدیر عامل شرکت توانمند ساختمانی استراتوس، کسی نمیداند او چقدر ثروت دارد، اما در زمینه ساختمانسازی و بازرگانی از بزرگان به شمار میرود. صدر هاشمی متولد 1329 در شهر کرمان است.
13- پدرام سلطانی: شخصی که با وجود جوان بودن بهعنوان یکی از بزرگان بخش خصوصی پتروشیمی معروف است.
41 سال سن دارد و متولد زاهدان است. رئیس هیات مدیره گروه شرکت های پرسال، عضو هیات مدیره و دبیر کل اتحادیه صادر کنندگان فرآرده های نفت، گاز و پتروشیمی ایران، موسس، عضو هیات مدیره و مدیر عامل صندوق توسعه صادرات فرآرده های نفتی ایران است. 14- علی شمس اردکانی: مدیرعامل یک شرکت بزرگ خودروسازی و از فعالین بنام صنعت خودروسازی خصوصی در کشور. سوابق اجرای شمس اردکانی کم نیست که بتوان در چند خط تمام آنها را گفت. رئیس مجمع ایران برای فردا، مشاور وزارت نفت، عضو هیات مدیره بانک مسکن در امور بازرگانی و مالی در اردن، رئیس هیات مدیره شرکت های گروه سرمایه گذاری و تبدیل گاز به مایع نارکنگان، رئیس اجرایی هیات مدیره شرکت های آسیای آرام و صنایع خودرو کویر و گروه بین المللی ساروج بوشهر، دبیر کل اتاق بازرگانی ایران، عضو بنیانگذار منطقه آزاد قشم و.... شمس اردکانی متولد 1322 در اصفهان است.
15- عباسعلی قصاعی: از بازماندگان خاندان بزرگ سرمایهدار قصاعی و از بزرگترین فعالان صنعت چینی در کشور است. به سال1326 در نطنز به دنیا آمده و تا امروز نامش را با چینی و بلور در ذهن بازار ثبت کرده است. قصاعی 63 ساله مدیر شرکت های صنایع چینی قصایی، چینی زرین ایران، چینی یاسمن، صنایع بسته بندی زرین بان و رئیس انجمن صنایع چینی ایران است.
16- محسن بهرامی ارض اقدس: از مدیران ارشد حیات نو و مشاور شهردار تهران را در کارنامه اش دارد.
بیشتر سمت های دولتی داشته مثل معاونت وزیر بازرگانی و مشاور وزارت نفت داشته است، اما این باعث نمی شود که ارض اقدس مشهدی چیزی از سایرین کم داشته باشد، چراکه در حال حاضر او مدیرعامل و عضو هیات مدیره ده ها شرکت صنعتی بزرگ است. ارض اقدس 54 ساله است. 17- احمد پورفلاح: از اقتصادی های خوش تیپ «خیر» به شمار می رود. متولد کرج است و حالا 65 ساله شده. مدیرعامل شرکت بزرگ تأسیساتی سکو ایران است علاوه بر این عناوینی چون: قائم مقام رئیس هیات مدیره اتاق ایران و ایتالیا، نایب رئیس اتاق ایران و استرالیا، عضو شورای مرکزی ICC، عضو هیات امنای موسسه خیریه محک و... را نیز یدک می کشد.
18- مسعود دانشمند: 61 سال دارد و اهل زاهدان است. دارنده یک شرکت بزرگ حمل و نقل دریایی است. اما شاید دوستی اش( با وجود کراواتی که همیشه به گردن دارد) با علینقی خاموشی هم جزو عناوینش باید ذکر شود. البته از دور دستی هم بر آتش هتلداری یا چیزی شبیه گردشگری و سفر و... دارد!
19- هوشنگ ادهمی: همشهری روسای اتاق های ایران و تهران است، یک زنجانی 58 ساله. عناوینی چون: مدیر عامل شرکت مبنای خاورمیانه(اکنون)، مدیرعامل سیمان فارس خوزستان، رئیس هیات مدیره شرکت توسعه معادن روی، مدیر گروه سیمان سازمان صنایع ملی ایران را در کارنامه اش دارد.
20- اکبر برادر هریسچیان: تبریزی 70 ساله است. فرش تبریز را چه کسی نمی شناسد؟ در اطراف تبریز هم منطقه ای وجود دارد به نام هریس، شاید نام فامیلش را از آن منطقه اخذ کرده باشد که اتفاقا اگر در ایران فرش تبریز مشهور است، در تبریز هم فرش هریس. او هم در این هنر-فن صاحب نام است.
هریسچیان مدیر عامل و رئیس اتحادیه صادر کنندگان فرش ایران است. 21- محمدرضا بهرامند: تهرانی 61 ساله، بی مقدمه بگذارید برخی از سمت هایش را مرور کنیم: عضو هیات مدیره شرکت های: تولید و فراوری مواد معدنی ایران، گدارسنگ، سنگاب همدان، معدنی پیرتاک، فراسنگ محلات، منطقه ای، معادن آذربایجان، فصلنامه سنگ، اروم کانسار، مدیر عامل و عضو هیات مدیره: فرامز تهران، مجتمع معادن نی ریز، سنگاب آذرشهر، معدنی ایران سنگ، مدیر مسئول مجله سنگ و معدن، عضو کمیته ملی برگزاری بیستمین کنگره جهانی معدن، مشاور وزیر معادن و فلزات در ستاد سیاست گذاری توسعه صادرات سنگ کشور- نایب رئیس کنونی کمیسیون معادن اتاق ایران و... .
22- مهدی پورقاضی: دوباره نوبت به اصفهانی ها رسید، اینبار یک اصفهانی 53 ساله. با عناوینی مثل: مدیر عامل شرکت نیرومند پلیمر و شرکت فرافن گاز تهران.
او در صنعتی فعال است که مردم کوچه و بازار به آن می گویند پلاستیک. 23- احمد ترک نژاد: درست 50 ساله است. متولد الشتر . ترک نژاد از جهادگران سال های قبل بوده و از اقتصادیان امروز! نام بانک خصوصی در کشورمان با پارسیان گره خورده، عناوینی مثل: مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری بانک پارسیان، رئیس هیات مدیره شرکت تجاری بین المللی راهبرد پارسیان، رئیس هیات مدیره شرکت توسعه سیستم های حمل و نقل راه ابریشم، نایب رئیس هیات مدیره شرکت پارسیان اینترنشنال، عضو هیات مدیره شرکت گشترش هتل های لوتوس پارسیان را در کارنامه دارد.
24- محمدرضاجابر انصاری: 61 ساله، اهل تهران، ایجاد یا مشارکت در تاسیس شرکت های: دژ پاد، صنایع فلزی سبک، گروه صنعتی سپاهان، آهن و فولاد اصفهان، ساخته های فلزی اصفهانیان، سرمایه گذاری صنایع ایران، سرمایه گذاری ساختمانی سخت آژند، زراعی محمدآباد، آجر ماشینی سه ام، بار آهن سپاهان، آژند سازه اسکان و مهر آژند، انبوه سازان اسکان، عضو موسس شرکت های عام و تشکل های صنفی موسسه اعتباری کارآفرینان، بانک کارآفرینان، فروسیلیس ایران، بیمه کارآفرین، اتحادیه صنایع فلزی سبک و... را یدک می کشد.
25- غلامرضا حمیدی انارکی: بالاخره نوبت به سمنان هم رسید، 66 ساله است و عناوینی مثل: رئیس کارگاه شرکت پارادیس، عضو هیات مدیره شرکت سرب و روی، مدیر عامل شرکت های: باریت ایران، ایران کان آرا، تولید و فراوری مواد معدنی ایران، معدنی آهن آجین، فولاد زاگرس، مواد نسوز بیرجند، مدیرعهامل تهیه و تولید مواد نسوز کشور-رئیس کنونی کمیسیون معادن اتاق ایران و... را یدک می کشد.
26- محمدرضا حیدری: درست 60 ساله شده است، کردی از خطه کرمانشاه، رئیس هیات مدیره و مدیر عامل شرکت سیمان فارس و خوزستان و 50عضویت در هیات مدیره بیش از 50 شرکت بزرگ بورسی را در کارنامه دارد.
27- مسعود خوانساری: بازهم یک اصفهانی، 56 ساله است و موسس و مدیر عامل شرکت سرمایه گذاری آتی سامان .
28- جمشید عدالتیان شهریاری: 55 ساله و اهل تهران، بسیار خوشتیپ و البته مدیر، تحصیلاتش را در آلمان ادامه داده و مدیر عامل شرکت کمپاس ایران و سرپرست منطقه 7 کمپاس بین الملل، رئیس هیات مدیره شرکت صنایع فراورده های غذایی پدیده دیناوند است.
29- فرهاد فزونی: تهرانی 63 ساله مدیر عامل و رئیس هیات مدیره شرکت های گروه سرزمین سبز است.
30- توفیق مجد پور: تبریزی 60 ساله، رئیس هیات مدیره شرکت کشتیرانی فرادریا و شرکت برادران مجدپور است.
... و البته میلیاردرهای ایران به همین فهرست ختم نمی شوند