بازاریابی، فروش، تبلیغات، برندینگ و مدیریت
اميد است از این سایت حداكثر استفاده را داشته باشید .
منتظر همکاری با سازمان شما هستیم
ما به فکر بهبود و رشد کسب و کار شما هستیم
ارتقا و رشد شرکت شما هدف ماست
با تشكر مدير سایت
شما در مشاور بازاریابی و فروش هستید.
مقدمه:
گروپ بندی مشتریان و تعیین خط سیر حرکت، یکی از مهم ترین ابزار راهبردی برای حضور فعال در بازار می باشد که می تواند تحت تاثیر عوامل و مولفه های مختلف، قرار میگیرد که از جمله آنها، می توان به سیاستهای شرکت، رفتار رقبا، ارزش اقتصادی ایجاد شده و توانمندی فروشندگان اشاره کرد. هر خط سیر باید بنحوی طراحی شود که موجبات حضور سریع در بازار را فراهم سازد. در عین حال، مسیربندی باید بنحوی تنظیم گردد که علاوه بر روان بودن و سهولت حرکت، بیشترین ارزش اقتصادی ممکن را فراهم سازد. سرعت دسترسی به مشتری یکی از عوامل مهم و تعیین کننده می باشد. عامل دیگر تعیین کننده در گروپ بندی مشتریان و تعیین خط سیرها، توزیع جغرافیایی مشتریان می باشد و بدین ترتیب، جمع آوری اطلاعات لازم برای آن ضروری است. در این قسمت، وسایل ایاب و ذهاب، هزینه آن، فاصله بین نقاط، امکانات و خدمات رفاهی موجود و عوامل مشابه از مسائل تعیین کننده محسوب می شوند.
با توجه به اهمیت موضوع و در حقیقت تطابق با استراتژی حضور در بازار، در قالب کتاب گروپ بندی مشتریان، یک نسخه در مرکز و یک نسخه در معاونت دارویی نگهداری میشود.
ویژگیهای گروپ بندی مطلوب:
کنترل پذیری مدیریت مشتریان
دسترسی مطلوب
سودآوری مناسب
سرعت در خدمت رسانی با پوشش کامل مشتریان
تناسب با قطعه بندی مشتریان
اطلاعات:
نقاط جغرافیایی و نقشه جغرافیایی مرکز
تعیین تعداد گروپ ها برای هر فروشنده و مشتریان در هر گروپ
تعیین ارزش اقتصادی هر گروپ – وضعیت موجود و وضعیت مطلوب
برنامه ریزی ویزیت در هر خط سیر – تعداد تور در ماه و برنامه زمان بندی
برنامه خدمات ویژه برای هر گروپ
نکته خاص
انتظار می رود بر حسب قطعه بندی مشتریان و اولویت های فروش، بنحوی برنامه ریزی گردد که تعداد تور مراکز استانها، شهرهای محل استقرار دانشکده ها یا دانشگاه های علوم پزشکی غیر از مرکز استان، شهر محل استقرار مرکز، و نقاطی که بالاتر از 10 مشتری دارند حداقل 3 تور در ماه (ترجیحا 4 تور در ماه) و سایر گروپ ها، با توجه به توان مراکز، با تعداد تور مناسب تحت پوشش قرار بگیرند.
نقطه جغرافیایی و نقشه جغرافیایی مرکز
مقدمهای بر مدیریت زنجیره تامین(Supply Chain Management)
امروزه مدیریت زنجیره تامین به عنوان یکی از مبانی زیرساختی پیادهسازی کسبوکار الکترونیک در دنیا مطرح است . در رقابتهای جهانی موجود در عصر حاضر باید محصولات متنوع را با توجه به درخواست مشتری در دسترس وی قرار داد . خواست مشتری بر کیفیت بالا و خدمت رسانی سریع موجب افزایش فشارهایی شده است که قبلا وجود نداشته است ، در نتیجه شرکتها بیش از این نمیتوانند به تنهایی از عهده تمامی کارها برآیند . در بازار رقابتی موجود ، بنگاههای اقتصادی و تولیدی علاوه بر پرداختن به سازمان و منابع داخلی ، خود را به مدیریت و نظارت بر منابع و ارکان مرتبط خارج از سازمان نیازمند یافتهاند . علت این امر در واقع دستیابی به مزیت یا مزایای رقابتی با هدف کسب سهم بیشتری از بازار است . بر این اساس فعالیتهایی نظیر برنامهریزی عرضه و تقاضا ، تهیه مواد ، تولید و برنامهریزی محصول ، خدمت نگهداری کالا ، کنترل موجودی ، توزیع ، تحویل و خدمت به مشتری که قبلا همگی در سطح شرکت انجام میشده اینک به سطح زنجیره عرضه انتقال پیدا کرده است . مساله کلیدی در یک زنجیره تامین ، مدیریت و کنترل هماهنگ تمامی این فعالیتهاست . مدیریت زنجیره تامین (SCM) پدیدهای است که این کار را به طریقی انجام میدهد که مشتریان بتوانند خدمت قابل اطمینان و سریع را با محصولات با کیفیت در حداقل هزینه دریافت کنند .
در حالت کلی زنجیره تامین از دو یا چند سازمان تشکیل میشود که رسما از یکدیگر جدا هستند و به وسیله جریانهای مواد ، اطلاعات و جریانهای مالی به یکدیگر مربوط میشوند . این سازمانها میتوانند بنگاههایی باشند که مواد اولیه ، قطعات ، محصول نهایی و یا خدماتی چون توزیع ، انبارش ، عمدهفروشی و خردهفروشی تولید میکنند . حتی خود مصرفکننده نهایی را نیز میتوان یکی از این سازمانها در نظر گرفت .
در گام آتی از تاریخچه مدیریت زنجیره تامین خواهیم گفت ...
گام یکصد و چهارم
تاریخچه مدیریت زنجیره تامین به چه زمانی باز میگردد ؟
در دو دهه 60 و 70 میلادی ، سازمانها برای افزایش توان رقابتی خود تلاش میکردند تا با استانداردسازی و بهبود فرایندهای داخلی خود محصولی با کیفیت بهتر و هزینه کمتر تولید کنند . در آن زمان تفکر غالب این بود که مهندسی و طراحی قوی و نیز عملیات تولید منسجم و هماهنگ پیشنیاز دستیابی به خواستههای بازار و درنتیجه کسب سهم بازار بیشتری است . به همین دلیل سازمانها تمام تلاش خود را بر افزایش کارایی معطوف میکردند . در دهه 80 میلادی با افزایش تنوع در الگوهای مورد انتظار مشتریان ، سازمانها به طور فزایندهای به افزایش انعطاف پذیرش در خطوط تولید و توسعه محصولات جدید برای ارضای نیازهای مشتریان علاقهمند شدند . در دهه 90 میلادی ، به همراه بهبود در فرایندهای تولید و به کارگیری الگوهای مهندسی مجدد ، مدیران بسیاری از صنایع دریافتند که برای ادامه حضور در بازار تنها بهبود فرایندهای داخلی و انعطافپذیری در تواناییهای شـــــرکت کافی نیست بلکه تامینکنندگان قطعات و مواد نیز باید موادی با بهترین کیفیت و کمترین هزینه تولید کنند و توزیعکنندگان محصولات نیز باید ارتباط نزدیکی با سیاستهای توسعه بازار تولیدکننده داشته باشند ؛ با چنین نگرشی ، رویکردهای زنجیره تامین و مدیریت آن پا به عرصه وجود نهاد . از طرف دیگر با توسعه سریع فناوری اطلاعات در سالهای اخیر و کاربرد وسیع آن در مدیریت زنجیره تامین ، بسیاری از فعالیتهای اساسی مدیریت زنجیره با روشهای جدید درحال انجام است .
در گام آتی مدیریت زنجیره تامین را به تعریف خواهیم نشست ...
گام یکصد و پنجم
مدیریت زنجیره تامین چیست ؟
تعاریف مختصر و جامعی که میتوان از زنجیره تامین و مدیریت زنجیره تامین ارائه داد عبارتند از:
زنجیره تامین بر تمام فعالیتهای مرتبط با جریان و تبدیل کالاها از مرحله ماده خام (استخراج) تا تحویل به مصرفکننده نهایی و نیز جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آنها مشتمل میشود . به طور کلی زنجیره تامین زنجیرهای است که همه فعالیتهای مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد ، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالای نهایی به مصرفکننده را شامل میشود . درباره جریان کالا دو جریان دیگر که یکی جریان اطلاعات و دیگری جریان منابع مالی و اعتبارات است نیز حضور دارد . (Laudon & Laudon 2002)
مدیریت زنجیره تامین بر یکپارچهسازی فعالیتهای زنجیره تامین و نیز جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آنها از طریق بهبود در روابط زنجیره در جهت دستیابی به مزیت رقابتی قابل اتکا و مستدام ، مشتمل میشود . بنابراین ، مدیریت زنجیره تامین عبارت است از فرایند یکپارچهسازی فعالیتهای زنجیره تامین و نیز جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آن از طریق بهبود و هماهنگسازی فعالیتها در زنجیره تامین تــــولید و عرضه محصول .
برای بررسی یک سازمان منحصر به فرد در چارچوب این تعاریف باید هر دو شبکه تامینکنندگان و کانالهای توزیع در نظر گرفته شوند . تعریف ارائه شده برای زنجیره تامین موضوعات مدیریت سیستمهای اطلاعات ، منبعیابی و تدارکات ، زمانبندی تولید ، پردازش سفارشات ، مدیریت موجودی ، انبارداری و خدمت به مشتری را دربر میگیرد .
برای مدیریت موثر زنجیره تامین ضروری است که تامینکنندگان و مشتریان با یکدیگر و در یک روش هماهنگ و با شراکت و ارتباطات اطلاعاتی و گفتوگو با یکدیگر کار کنند . این امر یعنی جریان سریع اطلاعات در میان مشتریان و عرضهکنندگان ، مراکز توزیع و سیستمهای حملونقل ، بعضی از شرکتها را قادر میسازد که زنجیرههای عرضه بسیار کارایی را ایجاد نمایند . عرضهکنندگان و مشتریان باید اهداف یکسان داشته باشند ؛ عرضهکنندگان و مشتریان باید اعتماد متقابل داشته باشند . مشتریان در زمینه کیفیت محصولات و خدمات به تامینکنندگان خود اعتماد میکنند . علاوه بر آن عرضهکنندگان و مشتریان باید در طراحی زنجیره تامین برای دستیابی به اهداف مشترک و تسهیل ارتباطات و جریان اطلاعات با یکدیگر شریک شوند . بعضی شرکتها کوشش میکنند تا کنترل زنجیره تامین خود را با کنترل عمومی عمودی و با استفاده از مالکیت و یکپارچگی تمام اجزای مختلف در امتداد زنجیره تامین از تهیه مواد و خدمات تا تحویل محصول نهایی و خدمت به مشتری ، به دست آورند . اما حتی با این نوع ساختار سازمانی ، فعالیتهای مختلف و واحدهای عملیاتی ممکن است ناهماهنگ باشند . ساختار سازمانی شرکت باید بر هماهنگی فعالیتهای مختلف برای دستیابی به اهداف کلی شرکت تمرکز کند .
در گام آتی پنج عملکرد برای مدیریت در برابر چالشهای زنجیره تامین بیان خواهیم نمود ...
گام یکصد و ششم
پنج عملکرد برای مدیریت در برابر چالشهای زنجیره تامین کدامند ؟
بسیاری از تکنولوژیها و ابزارها در بهبود راهکارهای زنجیره تامین مورداستفاده قرار میگیرد . دامنه پیادهسازی تکنولوژی ، راههای جدیدی را برای تغییر ساختار سازمانی از تکنولوژی سختافزار به تکنولوژی نرمافزار و اطلاعات برای سازماندهی میگذارد . برای رسیدن به کارایی و اثربخشی در مدیریت زنجیره تامین پنج عملکرد را برای مدیریت تفکیک کردهایم که این پنج وظیفه تا اندازهای عاملی برای سازماندهی است . مهارت و اثربخشی مدیریت زنجیره تامین به صلاحیت و درستی این پنج عملکرد وابسته خواهد بود .
1- ساختار شرکای زنجیره تامین :
طراحی زنجیره تامین بر اساس کارایی که بر روی عوامل استراتژیک و با توجه و نیازمندیهای مشتری برای طراحی زنجیره تامین است ، پایهریزی شده است ، به گونهایکه محدوده محصولات موجود ، سرویسها ، محصولات جدید یا بخش مشتریان را پوشش میدهد . بر پایه آگاهی از محصول نهایی در زنجیره تامین پایهریزی میشود . این به این مفهوم است که در دوره طولانی ، کیفیت محصولات برای ادامه رقابت ، باید توسعه و بهبود بیابد . همچنین یکپارچگی زنجیره تامین ، میزان رقابتپذیری سازمان را تعیین خواهد کرد .
2- پیاده سازی ارتباطات مشارکتی :
این بخش به انواع مشارکتهای ضروری برای شرکت اشاره میکند . این عملکرد ارتباطات زنجیره تامین را به مشارکت با عوامل خارج از شرکت گسترش میدهد . هر تغییری در زنجیره تامین باید به اطلاع شرکا برسد و در کل زنجیره پیاده شود . در این قسمت عملیات پشتیبان فرایندهای زنجیره تامین بیان می شوند .
Ø سازماندهی تغییرات و نقش عملکردها در تغییرات زنجیره تامین
Ø فرایند مشارکتی برای طراحی مجدد زنجیره تامین
Ø اجرای ارزیابی ها و نقش آنها
Ø جایگاه عملکرد مدیریت زنجیره تامین درون شرکت
3- طراحی زنجیره تامین برای سوددهی استراتژیک :
مدیریت زنجیره تامین ، مشارکت موثر عوامل خارج از شرکت را ایجاب میکند . اما ارتباط هر شرکت با شرکتهای خارج از آن بسیار مشکلزاست . در مورد شرکا دقت به موارد زیر ضروری است:
Ø مرکز رقابت : هدف مدیریت زنجیره تامین و انتخاب شرکا چه تاثیری بر اهداف رقابتی دارد ؟
Ø انگیزه شرکا
Ø ساختار شرکا
4- اطلاعات مدیریت زنجیره تامین
نقش سیستمهای اطلاعاتی را در اصلاح زنجیره تامین نباید نادیده گرفت . این بخش نقش تکنولوژی را در اصلاح زنجیره تامین نشان میدهد . تغییرات سیستمی باید تغییرات (اصلاح) فرایندها و استراتژی شرکت را تحتالشعاع قرار دهد .
Ø عناصر سیستم زنجیره تامین
Ø نوآوری تکنولوژیکی
Ø استفاده از وابستههای نرمافزاری
Ø مشکلات موجود در مراحل پیادهسازی
5- کاهش هزینه زنجیره تامین :
شاخص اصلی بهبودی زنجیره تامین کاهش هزینه است . این کوششها برای استراتژیها و سیاستهای کارایی انجام میشود . پنج دلیل اصلی هزینهزایی عبارتاند از :
5-1- عدم وضوح فرایند زنجیره تامین
5-2- تغییرات رویههای داخلی و خارجی شرکت
5-3- ضعف موجود در طراحی تولید
5-4- وجود اطلاعات ناقص برای تصمیمگیری
5-5- ضعف حلقههای زنجیره در ارتباط میان شرکا زنجیره تامین
در گام آتی از طرح کلی یک زنجیره تامین خواهیم گفت ...
گام یکصد و هفتم
طرح کلی یک زنجیره تامین
به طور کلی زنجیرهتامین زنجیرهای است که همه فعالیتهای مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد ، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالای نهایی به مصرفکننده را شامل میشود . در ارتباط با جریان کالا دو جریان دیگر که یکی جریان اطلاعات و دیگری جریان منابع مالی و اعتبارات است نیز حضور دارد .
محققان و نویسندگان مختلف نگرشها و تعاریف متفاوتی را از زنجیره تامین ارائه کردهاند . برخی زنجیره تامین را در روابط میان خریدار و فروشنده محدود کردهاند که چنین نگرشی تنها بر عملیات خرید رده اول در یک سازمان تمرکز دارد . گروه دیگری به زنجیره تامین دید وسیعتری داده و آن را شامل تمام سرچشمههای تامین (پایگاههای تامین) برای سازمان میدانند . با این تعریف ، زنجیره تامین شامل تمام تامینکنندگان رده اول ، دوم ، سوم و ... خواهد بود . چنین نگرشی به زنجیره تامین ، تنها به تحلیل شبکه تامین خواهد پرداخت . دید سوم ، نگرش زنجیره ارزش پورتر است که در آن زنجیره تامین شامل تمام فعالیتهای موردنیاز برای ارائه یک محصول یا خدمت به مشتری نهایی است . با نگرش یاد شده به زنجیره تامین ، توابع ساخت و توزیع به عنوان بخشی از جریان کالا و خدمات به زنجیره اضافه میشود ؛ در واقع با این دید ، زنجیره تامین شامل سه حوزه تدارک ، تولید و توزیع است .
در گام آتی فرایندهای عمده مدیریت زنجیره تامین را بیان خواهیم نمود ...
گام یکصد و هشتم
فرایندهای عمده مدیریت زنجیره تامین کدامند ؟
مدیریت زنجیره تامین دارای سه فرایند عمده است که عبارتاند از :
1- مدیریت اطلاعات
2- مدیریت لجستیک
3- مدیریت روابط
1- مدیریت اطلاعات : امروزه نقش ، اهمیت و جایگاه اطلاعات برای همگان بدیهی است . گردش مناسب و انتقال صحیح اطلاعات باعث میشود تا فرایندها موثرتر و کاراتر گشته و مدیریت آنها آسانتر گردد . در بحث زنجیره تامین -همانگونه که گفته شد- اهمیت موضوع هماهنگی در فعالیتها بسیار حائز اهمیت است . این نکته در بحث مدیریت اطلاعات در زنجیره ، مدیریت سیستمهای اطلاعاتی و انتقال اطلاعات نیز صحت دارد . مدیریت اطلاعات هماهنگ و مناسب میان شرکا باعث خواهد شد تا تاثیرات فزایندهای در سرعت ، دقت ، کیفیت و جنبههای دیگر وجود داشته باشد . مدیریت صحیح اطلاعات موجب هماهنگی بیشتر در زنجیره خواهد شد . به طور کلی در زنجیره تامین ، مدیریت اطلاعات در بخشهای مختلفی تاثیرگذار خواهد بود که برخی از آنهاعبارتاند از :
مدیریت لجستیک (انتقال ، جابجایی ، پردازش و دسترسی به اطلاعات لجستیکی برای یکپارچهسازی فرایندهای حملونقل ، سفارشدهی و ساخت ، تغییرات سفارش ، زمانبندی تولید ، برنامههای لجستیک و عملیات انبارداری) ؛ تبادل و پردازش دادهها میان شرکا (مانند تبادل و پردازش اطلاعات فنی ، سفارشات و ...) ؛ جمعآوری و پردازش اطلاعات برای تحلیل فرایند منبعیابی و ارزیابی ، انتخاب و توسعه تامینکنندگان ؛ جمعآوری و پردازش اطلاعات عرضه و تقاضا و ... برای پیشبینی روند بازار و شرایط آینده عرضه و تقاضا ؛ ایجاد و بهبود روابط بین شرکا.
چنانچه پیداست ، مدیریت اطلاعات و مجموعه سیستمهای اطلاعاتی زنجیره تامین میتواند بر روی بسیاری از تصمیمگیریهای داخلی بخشهای مختلف زنجیره تامین موثر باشد که این موضوع حاکی از اهمیت بالای این مولفه در مدیریت زنجیره تامین است
2- مدیریت لجستیک : در تحلیل سیستمهای تولیدی (مانند صنعت خودرو) ، موضوع لجستیک بخش فیزیکی زنجیره تامین را دربر می گیرد . این بخش که کلیه فعالیتهای فیزیکی از مرحله تهیه ماده خام تا محصول نهایی شامل فعالیتهای حملونقل ، انبارداری ، زمانبندی تولید و ... را شامل میشود ، بخش نسبتا بزرگی از فعالیتهای زنجیره تامین را به خود اختصاص میدهد . در واقع محدوده لجستیک تنها جریان مواد و کالا نبوده بلکه محور فعالیتهای زنجیره تامین است که روابط و اطلاعات ، ابزارهای پشتیبان آن برای بهبود در فعالیتها هستند .
3- مدیریت روابط : فاکتوری که ما را به سمت فرجام بحث راهنمایی میکند و شاید مهمترین بخش مدیریت زنجیره تامین به خاطر ساخت و فرم آن باشد ، مدیریت روابط در زنجیره تامین است . مدیریت روابط تاثیر شگرفی بر همه زمینههای زنجیره تامین و همچنین سطح عملکرد آن دارد . در بسیاری از موارد ، سیستمهای اطلاعاتی و تکنولوژی موردنیاز برای فعالیتهای مدیریت زنجیره تامین به سهولت در دسترس بوده و میتوانند دریک دوره زمانی نسبتا کوتاه تکمیل و به کار گمارده شوند . اما بسیاری از شکستهای آغازین در زنجیره تامین ، معلول انتقال ضعیف انتظارات و توقعات و نتیجه رفتارهایی است که بین طرفین درگیر در زنجیره به وقوع میپیوندد . علاوه بر این ، مهمترین فاکتور برای مدیریت موفق زنجیره تامین ، ارتباط مطمئن میان شرکا در زنجیره است ، به گونهایکه شرکا اعتماد متقابل به قابلیتها و عملیات یکدیگر داشته باشند . کوتاه سخن این که درتوسعه هر زنجیره تامین یکپارچه ، توسعه اطمینان و اعتماد در میان شرکا و طرح قابلیت اطمینان برای آنها از عناصر بحرانی و مهم برای نیل به موفقیت است .
در گام آتی از فازهای اصلی مدیریت زنجیره تامین خواهیم گفت ...
گام یکصد و نهم
فازهای اصلی مدیریت زنجیره تامین کدامند ؟
فاز اول : طراحی مفهومی
فاز اول نشاندهنده استراتژی ساخت است . در این فاز نحوه اداره سازمان با ایجاد یک تصویر برای آینده و ایجاد یک ساختار برای پیادهسازی تعیین میشود . برای فرایندهای فاز اول ، یک مدل ویژه سازمان لازم است که از یک سازمان به سازمان دیگر متفاوت است . بحث اصلی در این فاز طراحی مفهومی است که مدرکی برای تصدیق و اجرای دو فاز دیگر است . هدف از اجرای این فاز درک جزییات مربوط به هزینهها و شناخت سیستم و منافع پیادهسازی SCM است .
فاز دوم : طراحی جزییات و تست
این فاز میتواند همزمان با فاز اول و سوم اجرا شود . یعنی جزییات طراحی میشود و به طور همزمان راهحلها در دنیای واقعی تست میشوند . در این فاز ایجاد تغییرات در ساختار سازمان و در نظر گرفتن آنها برای پیادهسازی در سیستم به منظور پشتیبانی طراحی زنجیره تامین جدید توصیه میشود .
فاز سوم : پیادهسازی
در این فاز در ادامه فاز دوم ، زمانبندی پیادهسازی دورههای بلندمدت عملیات و تغییرات در سیستم به منظور ایجاد تسهیلات انجام میگردد .
در گام آتی از ارتباط فناوری اطلاعات و مدیریت زنجیره تامین خواهیم گفت ...
گام یکصد و دهم
فناوری اطلاعات و مدیریت زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین بر رویکردی مشتریمحور استوار است . بر این اساس ، ارتباط به موقع و کامل بین همه عناصر زنجیره برای اطلاع از نیازهای مشتری و میزان تامین نیازها از ضروریات زنجیره است . برای تسهیل جریان اطلاعات و مدیریت دقیق آن بستری مناسبی از نرمافزارها و سیستمهای اطلاعاتی یکپارچه و شبکههای اکسترانت و اینترانت موردنیاز است . با بکارگیری تجارت الکترونیک در زنجیره تامین میتوان بر مبنای مدل B2B و B2E برای توصیف عملیات خرید ، فروش و مبادله محصــولات ، خدمات و اطلاعات ، از شبکههای رایانهای و به خصوص اینترنت بهره جست .
برمبنای مدلی دیگر از تجارت الکترونیک (E-Commerce) شرکتهای همکار در یک زمینه به خصوص ، از طریق شبکههای الکترونیکی میتوانند به همکاری و اشتراک مساعی بپردازند ؛ چنین همکاری اغلب بین شرکتهــای حاضر در یک زنجیره تامین اتفاق میافتد .
به طور کلی مدیریت زنجیره تامین یکی از زیرساختارهای پیادهسازی تجارت الکترونیک است . از دید صنعتی ، تجارت الکترونیکی بین بنگاهها عمدتا در صنایعی رخ میدهد که زنجیره تامین در آنجا شکل گرفته باشد . یک تولیدکننده همواره عاملی است که در وسط فرایند فعالیت اقتصادی قرار دارد . تولیدکننده ، خود خریدار کالا از تامینکنندگان خود و فروشنده کالایی جدید به خریداران خود است . چون فروشنده به تولیدکننده ، خود تامینکنندگانی دارد و ضمنا خریدار کالا نیز ممکن است خود مشتریانی داشته باشد ، ما با زنجیرهای از بنگاهها روبهرو هستیم که هر کدام هم خریدار و هم فروشنده هستند ؛ این مجموعه شبیه به زنجیر است ، زیرا همه به هم وابسته هستند . با مدیریت درست زنجیره تامین همه عناصر موجود در زنجیره منتفع شده و ضمنا با ارایه کالای مرغوب و ارزان جامعه را نیز منتفع میکند . از همین روست یکی از مسایل مهم صنایع در کشورهای پیشرفته مدیریت زنجیره تامین (SCM) است . یکی از عناصر مهم مدیریت زنجیره خودکارسازی امر خرید و فروش بین اعضای زنجیره است . این امر آن قدر مهم و حیاتی است که حتی قبل از ظهور اینترنت ، صنایع خودروسازی و هوافضایی که بزرگترین و پیچیدهترین زنجیرههای تامین را دارند ، خود با صرف هزینه گزاف اقدام به ایجاد شبکه کرده بودند .
در حال حاضر استاندارد EDI که امروزه با کمک سازمان جهانی استانداردها در محیط اینترنت و بر بستر استاندارد XML برای امور تجاری در حال کاربرد است ، از همین شبکههای اختصاصی به وجود آمده است . برای مدیریت زنجیره تامین ، پایداری زنجیره یک عامل مهم و حیاتی است و معمولا اشکال پیچیده ، کارآمد و پایدار مدیریت زنجیره تامین تنها در بنگاههای بزرگ اقتصادی دیده میشود . درحال حاضر در کشور ما در این زمینه کمبود جدی وجود دارد ؛ از یک طرف تعداد بنگاههای اقتصادی بزرگ در کشور بسیار کم است . این تعداد کم هم عمدتا ماهیتی غیرخصوصی دارند و بنابراین خود با مشکل پایداری در مواجه با مسایل سیاسی روبهرو هستند . از طرف دیگر تعداد زنجیرههای تامین پایدار نیز در کشور بسیار کم است ؛ دو نمونه قابل ذکر را میتوان صنعت خودرو و صنایع نفت کشور دانست